مصاحبه فصلنامه «راه تربیت» با استاد سید علی اکبر حسینی

...چندسال پیش یک زن و شوهری با کمال جدیت به من می گفتند که ما می خواهیم از هم جدا شویم و هردو هم احساس رضایت می کردند. من نگاهی به آنها کردم و دیدم چهره ها بسیار خسته است. سپس 200هزار تومان آوردم و گفتم: «شما می خواهید طلاق بگیرید؟» گفتند: «آری.»، گفتم: «عیب ندارد، یک مشهد بروید زیارت کنید برگردید و به من خبر دهید.» ....رفتند و برنگشتند! و من هم قضیه را فراموش کرده بودم تا اینکه بعد از دوسال در منزل را زدند و .....

 

وجه تمایز خانواده در اسلام با سایر مکاتب را بصورت کوتاه و خلاصه بیان نمایید؟
عاطفه خانوادگی در بشر و حتی در حیوانات هم بصورت محدودی وجود دارد؛ تکریم و تعظیم خانواده در اسلام بسیار ممتاز است. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: «ما بنی فی الاسلام بناء احب الی الله من التزویج» یعنی هیچ بنایی در اسلام محبوب تر از بنیان خانواده برپا نشده است. این نگاه، ویژه اسلام و مسلمانان است. علاوه بر این خدای متعال، خانواده را کانون مودت و رحمت معرفی می کند. زن و شوهر براساس مهرورزی و دلسوزی با هم زندگی می کنند و در حقیقت دوگانگی را در همه ابعاد تا آنجایی که می توانند از بین خود برمی دارند.

به نظر شما، خانواده متعادل یا خانواده مطلوب، چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟
خانواده مطلوب، خانواده ای است که زن و شوهر و در پی آن فرزندان، احساس آرامش کنند؛ یعنی خانواده ای که در آن نیازهای انسان برآورده شود. لذا اگر زن و شوهر بتوانند نیازهای مختلف روحی، عاطفی، جسمی و جنسی خود را با کمک یکدیگر برآورده سازند، این آرامش تحصیل می شود. چنین خانواده ای مطلوب اسلام است. قرآن کریم می فرماید: «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها» خداوند متعال رسیدن به سکون و آرامش را هدف ازدواج معرفی می کند.

مهمترین عامل تحکیم و تقویت خانواده مطلوب از دیدگاه اسلام کدام است؟
یکی از مهمترین عوامل تحکیم خانواده سازگاری با یکدیگر است؛ یعنی اینکه زن و شوهر با کم و زیاد هم بسازند. البته اینگونه نیست که زن و شوهر تمام ویژگی های مطلوب را داشته باشند، کم و زیاد دارد. منتها با این کم و زیاد باید بسازند و در عین حال با رفاقت زندگی کنند، نه با قانون؛ چون قانون پشتیبان و حصار خانواده است و درون خانواده باید با لطافت، اخلاق و رفاقت سپری شود.
مورد دیگر این است که صبور باشند، در مقابل برافروختن همسرشان فوری برافروخته نشوند، همواره قدردان باشند؛ مثلا اگر شوهرشان به خانه آمده و میوه خریده است، نگویند وظیفه اش بوده. همین که وظیفه اش را انجام می دهد باید مورد شکر و سپاس قرار گیرد. دیگر اینکه عطوف باشند؛ یعنی مهربانی خودشان را مرتب اظهار نمایند. نسبت به یکدیگر عاطفه و دلسوزی داشته باشند؛ اگر یکی بیمار شد دیگری پهلوی او بنشیند، اگر از شدت بیماری و درد، خوابش نمی برد، در حد توان در کنارش بیدار بنشیند، برای او طلب شفا کند، سوره حمد بخواند، شربتی برایش بیاورد و بطور کلی با او هم دردی کند.

چه عواملی در پویایی این خانواده سلسله وار دخیل می باشند؟
برای پاسخ به این سوال تنها به یک مصداق اشاره می کنم. مثلا اگر شوهر برای نماز شب بیدار می شود و خانمش هم دوست دارد بیدار شود، ولی خواب آلود است، اندکی آب به صورت او بپاشد تا بیدار شود؛ یعنی یکدیگر را در طریق عبادت و افزایش معرفت و حکمت کمک کنند. آبادانی خانه به روشن بودن چراغ حکمت است. مخصوصا مرد باید سعی کند که سطح معرفت خانمش بالا رود، زن هم باید کمک کند تا شوهرش در کسب معرفت موفق تر باشد؛ یعنی همانگونه که در خانواده غذای جسمانی تهیه می شود و گرد هم می نشینند و میل می کنند، غذای معرفتی، عبادی و روحانی هم باید تهیه شود تا این خانواده، بالنده و پویا باشد وگرنه راکد می شود و رکود نیز دل زدگی می آورد؛ لذا باید برای اینکه دل زدگی پیش نیاید باید این پویایی را مرتبا تقویت کنند.

تربیت فرزندان در کارآمدی خانواده چه تاثیری دارد؟
تربیت فرزندان، امری فطری است، ولی این اتکا به فطری بودن نباید ما را از کسب آگاهی در تربیت آنان بازدارد. پدر و مادر اطلاعات تربیتی خود را بالا ببرند و بدانند که با فرزندشان چگونه صحبت کنند و چگونه آنان را اکرام نمایند، چون اساس تربیت در اسلام، اکرام فرزند است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرمایند: «اکرموا اولادکم و احسنوا آدابم» یعنی زیربنای تربیت، آن احساس کرامتی است که فرزند باید بوسلیه پدر و مادر دریافت کند. پس از آن، پذیرنده آداب نیکو هم خواهد شد.

برای اینکه در خانواده، پدر، مادر و فرزندان با همدیگر روابط سالم و سازنده ای داشته باشند، چه راهکارهایی را پیشنهاد می کنید؟
وقتی زن و شوهر روابط سالم داشتند، فرزندان هم طبیعتا به این روابط سالم اقتدا می کنند، ولی اگر پدر و مادر با هم تند و خشن و زشت رفتار کردند، بچه ها هم عکس خود را در این آینه می بینند و همان طور زشت و خشن رفتار می کنند؛ مثلا وقتی مادری به فرزند کوچک خود می گوید: «به تو میگم» ، آن فرزند یاد می گیرد و همینطور صحبت می کند. مادر می گوید: چرا بی احترامی کردی؟ درحالیکه آن بچه اصلا نمی داند این بی احترامی چیست؟! می گویند زبان، زبان مادری است؛ یعنی اگر شما در خانه فارسی صحبت کنید هیچ وقت فرزند شما عربی یاد نمی گیرد، تربیت هم، تربیت مادر و پدری است؛ مخصوصا تربیت مادری.

چه عواملی در ناپایداری، ناسازگاری و فروپاشی خانواده موثر است؟
پرتوقعی یکی از عوامل اثرگذار در ناسازگاری اعضای خانواده است. یک اینکه انسان از همسرش بیش از توان او توقع داشته باشد؛ زن از شوهر و شوهر از زن، توقع بین از حد داشته باشد. یا اینکه او را با دیگران مقایسه کند. مثلا شوهرش را با برادرش مقایسه کند، مرد، همسرش را با دخترخاله خودش مقایسه کند. درحالیکه توانایی ها فرق می کند. نکته مهم دیگر خشم آلود بودن و خستگی است. زن و شوهر باید خستگی همدیگر را درک و رفع کنند.
چندسال پیش یک زن و شوهری با کمال جدیت به من می گفتند که ما می خواهیم از هم جدا شویم و هردو هم احساس رضایت می کردند. من نگاهی به آنها کردم و دیدم چهره ها بسیار خسته است. سپس 200هزار تومان آوردم و گفتم: «شما می خواهید طلاق بگیرید؟» گفتند: «آری.»، گفتم: «عیب ندارد، یک مشهد بروید زیارت کنید برگردید و به من خبر دهید.» ....رفتند و برنگشتند! و من هم قضیه را فراموش کرده بودم تا اینکه بعد از دوسال در منزل را زدند و یک دسته گل و 200هزار تومان آورند! گفتم: «اینها چیست؟!» گفتند: «دوسال پیش نزد شما آمده بودیم.» ...یک دفعه یادم آمد و متوجه شدم این دو نفر دو سال خوب زندگی کردند و حالا برای تشکر و بازپرداخت بدهی آمده بودند. البته من قرض نداده بودم، هدیه کرده بودم، ولی هرچه کردم قبول نکردند و گفتند: «زندگی ما با آن پول خیلی عالی شده است.» بنابراین خستگی، زندگی را متلاشی می کند. لذا باید وقتی هم برای تفریح و تفرج بگذارند؛ حتی قدم زدن در خیابان، پارک و مانند آن هم موجب نشاط، شادکامی و استحکام خانواده می شود.

آیا منظورتان خستگی از شرایط زندگی است یا خستگی از همدیگر؟
هم از زندگی، هم از کار و هم از یکدیگر. مرد بیرون کار می کند، درس می خواند، خسته می شود، خانم در اثر زحمات منزل و بچه ها خسته می شود. بالاخره یکسانی و یکنواختی موجب خستگی است و باید تنوعی ایجاد کرد؛ اردویی، مسافرتی، زیارتی، .... ما برای خواهران مسجدی(مسجد فائق) هفته ای یکبار اردو داریم، ثبت نام می کنند و خودشان هزینه را می پردازند و مسجد هم برنامه ریزی و مدیریت می کند و اینها را اردو می برد؛ همین چندروز پیش خانم ها رفته بودند بوستان بانوان تهران، توپ و فرش برده بودند، آش درست کرده بودند، خلاصه سه-چهار ساعت آنجا بودند. دخترهای من وقتی برگشته بودند می گفتند: «آقاجان! خیلی خوب بود. خستگی مان در رفت.» این مسئله تفریح خیلی مهم است و خانواده ها باید بیشتر به آن توجه کنند.

 

مرتبط: