مراسم سالگرد تشییع و تدفین پنج شهید گمنام مسجد فائق

مراسم سالگرد تشییع و تدفین پنج شهید گمنام دفن شده در جوار مسجد فائق -واقع در خيابان 17 شهريور، خيابان شهيد فياض‌بخش- ، ۲۱ ماه مبارک رمضان مصادف با شهادت حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) برگزار شد. این شهدا ۲۱ رمضان سال گذشته (۱۴۲۷) به خاک سپرده شده بودند.

در این مراسم مردم روزه دار پس از اقامه نماز ظهر و عصر در مسجد فائق بسوی مسجد علی بن موسی الرضا -واقع در ميدان شهدا، خيابان شهيد عظيم‌زادگان- حرکت کردند و در مسیر به عزاداری و سینه زنی پرداختند. در جلوی مسجد علی بن موسی الرضا عده زیادی از نمازگزاران آن مسجد نیز به جمعیت ملحق شدند و سپس به سمت مسجد فائق حرکت کردند.

در آغاز مراسم سالگرد، قاری ممتاز بین المللی استاد کریم منصوری آیاتی از قرآن کریم را به زیبایی تلاوت کرد که برخی از آیات هم با این ایام مناسبت داشت(مثل آیه «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا» و «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیة مرضیة» و سوره مبارکه کوثر). نکته جالب توجه این بود که مردم، در هنگام قرائت این آیات با شور و حال خاصی می گریستند. سپس مداحان اهلبیت از جمله آقا ماشاءالله عابدی به مداحی و ذکر مصیبت پرداختند.

سپس حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر حسینی-امام جماعت مسجد فائق- سخنان خود را آغاز کرد: «زنده کدام است بر هوشیار؟ آنکه بمیرد به سر کوی یار».  آمده ایم عرض تسلیت بگوییم به محضر حضرت ولیعصر امام زمان -ارواحنا فداه- شهادت جد مظلومشان را. از امیرالمؤمنین مظلوم تر می شناسید؟ از امیرالمؤمنین تنها تر می شناسید؟ از امیرالمؤمنین مظلوم تر چه کسی است که در مقابل چشمانش همسرش را به شهادت می رسانند؟!
خود فرمود «صبرت و فی العین قذی و فی الحق شجی اری تراثی نهبا». صبر کردم در حالیکه خار در چشم داشتم و استخوان در گلو داشتم. می دیدم که میراث امامت از دست می رود.
از سال گذشته که شما مردم عزیز پیکر استخوانی این شهدا را تشییع کردید و به خاک سپردید، اینجا چشمه نوری گشوده شده است. همه می آیند از راه های دور و نزدیک و در این چشمه قلب خود را شستشو می دهند.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: رسول خدا فرمود: «عنوان صحیفةالمؤمن حب علی بن ابی طالب». سرآغاز نامه عمل مؤمن محبت علی بن ابی طالب است. خدا را شکر می کنیم که این محبت را نصیب ما کرد. پروردگارا این محبت این گنج گران قیمت را تا هنگام مرگ و قیامت در دل ما روشن و منور بدار. خدایا ما را قدردان شهیدانمان بگردان.
خدایا این قدمهایی که امروز یاعلی یاعلی گفتند و تا کنار قبور فرزندان امیرالمؤمنین آمدند بر صراط ملرزان. شفاعت امیرالمومنین نصیبشان بفرما. چشمشان به جمال حضرت ولیعصر روشن بدار.
انشاءالله همه ساله در چنین روزی، چنین راهپیمایی، چنین سینه زنی، چنین دسته ای داشته باشیم و نام مظلوم مولایمان را فریاد کنیم و به جهانیان اعلام کنیم که شیعیان امیرالمؤمنین وفادارند؛ شیعیان امیرالمؤمنین پایدارند؛ شیعیان امیرالمؤمنین عاشق شهادتند و در راه مولایشان جهاد می کنند و جان می دهند.

  مطالب مرتبط:  ۱. گزارش مراسم تشییع و تدفین پیکر شهیدان گمنام همراه با عکس

                       ۲. یکی از شهدای دفن شده در جوار مسجد فائق، دیگر گمنام نیست

کرامتی از یک شهید گمنام

کرامتی از یک شهید

یکی از شهدای دفن شده در مقبرة الشهداء مسجد فائق، دیگر گمنام نیست ...

همانطور که بخاطر دارید، در روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان همین امسال، روز شهادت مولی متقیان امیرالمؤمنین حضرت علی(علیه السلام) در خیابان ایران محله عباس آباد(شهید فیاض بخش) تهران، پیکرهای پاک 5 شهید گمنام دوران دفاع مقدس با حضور گسترده و باشکوه مردمی قدرشناس و روزه دار با احترام خاصی تشییع و در محوطه مقبرة الشهداء مسجد فائق به خاک سپرده شدند.
امام جماعت محترم مسجد فائق، حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید علی اکبر حسینی بعد از مراسم تشییع پیکرهای شهدا طی صحبتهایی دلنشین، ضمن تقدیر از مردم روزه دار حاضر در مراسم، اظهار داشتند این شهدا دریچه ای از آسمان به روی مردم این منطقه بلکه مردم این شهر گشوده اند و همگی باید قدر این نعمت بزرگ در این محل را بدانیم و از آن استفاده ببریم.
شب همان روز در صدا و سیما گوشه هایی از این مراسم باشکوه پخش شد و در اخبار سراسری نیز خبر مربوط به مراسم اعلام شد.
همان شب شخصی در روستای کاظم آباد کرمان، از دیدن و شنیدن صحنه های معنوی تشییع پیکر پاک شهدا از تلویزیون تحت تأثیر قرار گرفته و با خود می گوید: خوشا به سعادت این مردم، که در این ماه عزیز و با زبان روزه، شهدا را در تهران تشییع می کنند.
شب هنگام، جوانی 16 ساله را در خواب می بیند که در کمال زیبایی و آرامش بر روی تختی از تختهای بهشتی نشسته است.
گفت و گویی صمیمی بین آن مرد کرمانی و این جوان بهشتی صورت می گیرد و طی آن، جوان خود را جزو یکی از پنج شهید تشییع شده در تهران معرفی می کند و نام و سن و محل سکونت خانواده اش را بدین شرح بیان می دارد:
شهید حسین اکبر – 16 ساله اهل کرمان، روستای خانوک و ...
سپس شهید از مرد کرمانی می خواهد که به روستای پدر او رفته و پدر و مادرش را که همچنان پس از 24 سال چشم انتظار اویند، از محل دفن پیکر وی در تهران آگاه سازد، و در مقابل به وی قول شفاعت داده و می گوید در آن مقبره پنج شهید دفن شده اند که سومین آنها من هستم (از هر طرف که شمارش شود.)
صبح روز بعد در حالیکه مرد کرمانی از رؤیای صادقه ای که دیده بود در عجب بود، خود را مهیای سفر به روستای خانوک نمود و پس از پرس و جو محل آن روستا را پیدا کرده و با همسر خود عازم آنجا شد.
او با خود اندیشید بهترین راه برای شناسایی این شهید مراجعه به باغ بهشت این روستاست، اما در آنجا هرچه روی سنگ قبرها را خواند نامی از «حسین اکبر» نیافت.
از اهالی روستا کمک می خواهد اما آنان نیز اطلاعاتی از این شهید و خانواده اش ندارند.
ناامید به سمت خروجی ده حرکت می کند که پیرمردی را خارج ده می بیند و با خود می گوید: از آخرین نفر هم سوال خواهم کرد.
... پیرمرد روستایی، «حسین اکبر» را می شناسد و می گوید: این نام، نام محلی او در این روستا بود و اگر اهل ده از او ابراز بی اطلاعی می کردند چون 24 سال از آن زمان گذشته است. البته سنگ قبری هم برای او  به نام «شهید حسین عرب نژاد» در باغ بهشت این روستا به رسم یادبود وجود دارد. در همین لحظات خودروی وانتی از کنار آنان عبور می کند و پیرمرد با اشاره به فرد داخل وانت می گوید: او پدر همان شهید است.
مرد با شنیدن این حرف بلافاصله به طرف خودرو رفته و آنرا متوقف می کند و از پدر، درباره فرزند شهیدش می پرسد. پدر شهید، او و همراهانش را به خانه دعوت می کند.
... خانواده شهید با شنیدن رؤیای صادقانه ای که مرد کرمانی دیده، متعجب و بی تاب می شوند. پدر شهید برای اطمینان کامل از حرفهای مرد، عسکهای متفاوتی را به او نشان می دهد که فرزند شهیدش را در میان آن تصاویر شناسایی کند. ۷-۶ تا عكس شهيد مي آورد. مرد کرمانی میگوید: نه، هيچکدام اينها نيست! حاج اكبر ميرود و یک عكس ديگری می آورد. مرد کرمانی با دیدن این عکس بلافاصله می گوید: بله! خودش است...

مرد کرمانی مأموریت خود را به پایان می رساند و به منزل خود در روستای کاظم آباد حرکت می کند. چند روز بعد برادرانی از بنیاد شهید آن استان به منزل او می روند و حکایت آن رؤیای صادقانه را می پرسند.
بررسی های کارشناسی از محل و تاریخ شهادت آن شهید به عمل می آید و معلوم می شود همه چیز طبق واقع است و آنرا ثبت می کنند.
آری! به واقع آن شهید گمنام دیگر نامش مشخص شده... او «حسین عرب نژاد» است.
در اوایل بهمن ماه نیز خانواده «شهید حسین عرب نژاد» همراه جمعی از اهل روستا به تهران می آیند و با شور و حال خاصی بر سر مزار فرزندشان واقع در مقبرة الشهداء مسجد فائق حاضر می شوند و آن مرد کرمانی هم حکایت خواب آن شب و صحبتهای بین خودش و حسین را در فضایی معنوی و روحانی خطاب به اهل محل و دیگران که در مسجد فائق بودند روایت می کند.
پدر شهید پس از زیارت مزار فرزندش که پس از 24 سال در خاک آرمیده می گوید: «
فرزندم خود این مکان را برای دفن پیکرش انتخاب کرده، و چه جایی بهتر از جوار خانه خدا و مقبرة الشهداء و من پس از 24 سال، گویی گم کرده خود را پیدا کردم

«و لاتقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء ولکن لاتشعرون» سوره بقره، آیه ۱۵۴
به آنها که در راه خدا کشته می شوند مرده مگویید بلکه آنها زنده اند ولی شما درک نمی کنید.

شهیدان زنده اند الله اکبر       به حق پیوسته اند الله اکبر

>> برای مشاهده گزارش و عکسهای مراسم تشییع و تدفین شهدای گمنام کلیک کنید

گزارش / مراسم تشییع پیکر شهیدان گمنام + همراه با عکس

استاد سید علی اکبر حسینی در مراسم تشییع پيكر پاك پنج شهيد گمنام:

این شهدا دریچه ای از آسمان به روی مردم این منطقه بلکه مردم این شهر گشوده اند

همزمان با سالروز شهادت مولي متقيان حضرت علي (ع)، پيكر پاك پنج شهيد گمنام دوران دفاع مقدس تشييع و در محوطه «مقبرة الشهدا» مسجد فائق تهران واقع در خيابان 17 شهريور- خيابان شهيد فياض‌بخش به خاك سپرده شد.

شهیدان گمنام

در اين مراسم كه با حضور گسترده و باشكوه مردم روزه‌دار تهران برگزار شد، پس از اقامه نماز ظهر و عصر در مسجد علي‌بن‌موسي‌الرضا (ع)، حجت الاسلام و المسلمین شیخ قدرت الله نجفی در سخنانی به اهمیت ارج نهادن به مقام والای شهیدان پرداخت و سپس به امامت حجت الاسلام و المسلمین رئوفی-امام جماعت مسجد علی بن موسی الرضا(ع)-بر پیکر پاک شهدا نماز اقامه شد و بعد از آن پیکر شهدا از مسيرهاي تعيين شده تشييع و در مسجد فائق به خاك سپرده شد. هنگام دفن شهدا مردم با خواندن زيارت عاشورا به شهدا خوش آمد می گفتند. نکته ای هم که بسیار جالب و دلنشین بود این بود که بلافاصله پس از انجام مراسم دفن، باران قشنگی شروع به باریدن کرد که نشانه نزول رحمت الهی به برکت حضور شهدا بود.
در طول مسير تشييع، مردم با عزاداري،سالروز شهادت حضرت علي (ع) و ياد شهدا را گرامي داشتند.
همچنين در اين مراسم، مردم با سردادن شعارهاي «اين گل پرپر از كجا آمده، از سفر كرببلا آمده»، «شهيدان زنده‌اند الله‌اكبر، به حق پيوسته‌اند الله‌اكبر» ،«واي علي كشته شد، شير خدا كشته شد»، پيكر پاك شهدا را همراهي كردند.
سردار سرتيپ پاسدار ميرفيصل باقرزاده، رئيس بنياد حفظ آثار و نشر ارزش‌هاي دفاع مقدس هم كه در اين مراسم حضور داشت،با گراميداشت ياد و خاطره شهدا به ويژه شهداي گمنام، خاطراتي از تفحص و تشييع آنها در شهرهاي مختلف كشورمان بيان كرد.
وي اظهار داشت: به خاكسپاري شهيدان گمنام در هر محلي براي آن محله سعادتي بزرگي محسوب مي‌شود.
سپس حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر حسینی-امام جماعت مسجد فائق و مسئول برگزاری این مراسم- به سخنرانی در جمع پرشکوه مردم پرداخت. وی سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: سلام بر امیرالمؤمنین، سلام بر فرزندان امیرالمؤمنین، شهدای گمنام. امیرالمؤمنین هم گمنام است؛ ما امیرالمؤمنین را نمی شناسیم؛ بشر او را نمی شناسد. آسمانیان می شناسند. و این شهدا در آسمان محشور اند و مشهور. هر چند که در زمین، گمنام اند و بی نشان. و این یعنی آنها در راه خدا از نام خود هم گذشتند و خواستند بی نام و نشان به محضر محبوب وارد شوند.

سخنرانی استاد سید علی اکبر حسینی در این مراسم

وی در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: چند ماه پیش، قبل از اینکه این جریان محقق شود و ما یک چنین برنامه ای برای شهدا داشته باشیم، برادری پیش من آمد و گفت:«من خواب دیدم از آسمان آتش می بارد... اما وقتی به این منطقه رسیدم آسمان، باز و آبی بود و نسیمی خوش گوار و دلپذیر می وزید...» ما نمی دانستیم چه می گوید! اما امروز این برادر عزیز پیش من آمد و گفت: «آن خوابی که تعریف کردم یادت هست؟ تعبیر این خواب این است که این شهدا می آیند و اینجا را امن و امان می کنند.» و براستی که این شهدا دریچه ای از آسمان به روی مردم این منطقه بلکه مردم این شهر گشوده اند.
وی در ادامه گفت: دفن شهدا در اینجا پیامهای بسیاری برای ما دارد. اینگه  «و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدّمت صوامع و بیع و مساجد یذکر فیه اسم الله»یعنی اگر شهات شهیدان، رشادت دلیران و دلاوری شیرمردان نبود، امروز نه مسجدی و نه کلیسایی باقی نمی ماند. دشمن همه را ویران می کرد.
وی افزود: پیام دیگری که این شهدا برای فرزندان من و شما دارند این است که «موت فی عزّ خیر من حیات فی ذل» مرگ با عزت بهتر است از زندگی با ذلت. ما جان در راه خدا می دهیم؛ جان در راه ایمانمان می دهیم؛ جان در راه قرآنمان می دهیم و جان در راه حفظ استقلال میهن و کشور و سرزمین مقدسمان می دهیم. این پیامها را صبح و شام فرزندان شما که از کنار این زیارتگاه می گذرند در می یابند و به جانشان می پذیرند. ... و پیامهای فراوان دیگری هم دارد که آسوده شبی خواهد و خوش مهتابی.
امام جماعت مسجد فائق سخنان خود را اینگونه به پایان رساند: مادر شهیدی پیش من آمد و گفت: «فرزند شهید من گم شده؛ من امیدوارم بین این گمنام هایی که می آیند فرزند شهید من هم باشد» شهدا اینقدر عزیز اند.
استاد سید علی اکبر حسینی پس از دعا کردن سخنان خود را با این بیت خاتمه داد: خدایا چنان کن سرانجام کار   تو خشنود باشی و ما رستگار.

یکی از جوانانی که خانه شان در همین محله، نزدیک زیارتگاه شهدا است امروز در وبلاگش مطلب قشنگی نوشته بود و در قسمتی از آن آورده بود: "جمعيت بقدري زياد بود كه وقتي وانت اول را خالي كردند وانت دوم نمي توانست حركت كند. بالاخره با هر زحمتي بود به وانت دوم پيغام دادند تا شهدا را به مردم بسپارد تا با همراهي مردم عزيزان را بياورند روي سكو."

و در پایان مطلبش هم این جمله زیبا را : "خوشحاليم كه شهدا را همسايه خود مي بينيم و خوشحاليم بچه محل هايمان شهداي گمنام كم سن و سالي هستند كه ميتوانيم برويم كنارشان و عقده هايمان را باز كنيم." برای مشاهده مطلب این دوست عزیز درباره شهدا اینجا کلیک کنید .

گزارش تصویری / مراسم تشییع و تدفین پیکر شهیدان گمنام

تصویری از جایگاه مراسم

--> جهت مشاهده بقیه عکسها روی ادامه مطلب کلیک کنید:

ادامه نوشته