حسینی اخلاق در خانواده، در فضای مجازی
آدرس صفحات مرحوم سید علی اکبر حسینی
در شبکه های مجازی مختلف:
تلگرام:
سروش:
https://sapp.ir/hosseini_akhlagh
اینستاگرام:
https://instagram.com/hosseini_akhlagh
آپارات:
http://aparat.com/hosseini_akhlagh
.
آدرس صفحات مرحوم سید علی اکبر حسینی
در شبکه های مجازی مختلف:
تلگرام:
سروش:
https://sapp.ir/hosseini_akhlagh
اینستاگرام:
https://instagram.com/hosseini_akhlagh
آپارات:
http://aparat.com/hosseini_akhlagh
.
بسم الله الرحمن الرحیم
🏴 انا لله و انا الیه راجعون
.
حجت الاسلام والمسلمین حاج سید علیاکبر حسینی
استاد اخلاق و امام جماعت مسجد فائق
عصر روز پنج شنبه ۳۱خرداد
بعلت عارضه قلبی در تهران
به لقاءالله پیوست.

.
به همین مناسبت رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای پیام تسلیتی صادر نمودند:
.
بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت عالم پرهیزگار و معلّم اخلاق جناب حجةالاسلام آقای حاجسید علیاکبر حسینی موسوی رحمةاللهعلیه را به خاندان گرامی و فرزندان محترم و دیگر بازماندگان و نیز به شاگردان و ارادتمندان ایشان تسلیت عرض میکنم.
خدمات ارزندهی این روحانی بااخلاص و پرتلاش چه در آموزشهای سودمند در رسانهی ملی و چه در مجلس شورای اسلامی و چه در محیط مسجد و محراب، معرّف چهرهی نورانی یک عالمِ خدمتگزار و باابتکار است.
از خداوند متعال علوّ درجات آن مرحوم و رحمت و مغفرت الهی برای ایشان و صبر و اجر برای بازماندگانشان مسألت میکنم.
.
سید علی خامنهای
۲ تیر ۱۳۹۷
حضور حجت الاسلام و المسلمین استاد سید علی اکبر حسینی
در مراسم هفتمین روز درگذشت مرحوم علی اکبر پرورش

سال ۸۵ بود، یعنی چند ماه پس از دفن شدن ۵ شهید گمنام در مسجد فائق تهران. که خبر اومد یکی از شهدا به خواب شخصی اومده و خودش رو معرفی کرده. قبر وسطی، نامش شهید حسین عرب نژاد... (+)
از اون واقعه حدود ۷ سال میگذره... یکی دیگه از این شهدای گمنام -این بار از طریق آزمایشات DNA- شناسایی شده! سمت راست همون شهید قبلیه! اسمش شهید عبدالحسین عرب نژاد ! عبدالحسین پسرعموی حسینه......

مصطفی عرب نژاد، برادر عبدالحسین می گوید: «اینکه دقیقا دو پسر عمو که یکی در سال 61 و دیگری در سال 67 شهید شده است در یک جریان تفحص به عنوان شهید گمنام پیدا میشوند و دقیقا در یک مکان و کنار هم به خاک سپرده میشوند موضوع عجیبی است که فقط خدا از سر آن آگاه است! و اینکه خدا خواسته که بعد از تدفین، هر دو هویت هر دو شهید بر خانودادههایشان مشخص شود و همه در جریان این کرامت زیبا قرار بگیرند. شگفتی این ماجرا هنوز هم برای ما حل نشده است.»
حتما ببینید:
محمدحسین بدری: سالها پیش تلویزیون برنامهای داشت به نام «اخلاق در خانواده». حاج آقای حسینی این برنامه را جمع و جور میکرد. برنامه ای آرمانی در حوزه خانواده نبود، اما هم یک سری نصایح اخلاقی در حوزه خانواده داشت و هم خانوادههایی را از نزدیک نشان میداد. خانوادههایی ایدهال و نمونه نبودند، معمولی بودند. خانواده معقول و معمولی ایرانی. که به هر حال بر مبنای دین زندگی می کنند. کاسبی میکنند، پول در میآورند، زندگی خود را میگردانند. امسال را میکنند سال دیگر، بچههایشان بزرگ میشوند، مدرسه میروند. خانواده هایی با مناسبات عادی زندگی. ما نیازمند همین مناسبات عادی زندگی هستیم که تلویزیون از ما دریغ میکند. مدلی که در آن برنامه ی «اخلاق در خانواده» ارائه میشد. خیلی برنامه خاصی نبود، ولی بالاخره مبنای برنامهسازی اش را بر ارائه ی تصویری واقعی از خانواده ایرانی گذاشته بود. که به خانواده ی دینی هم نزدیک است. بالاخره دین آمده چیزهایی را تأسیس کرده، یک چیزهایی را هم امضاء کرده. از جمله آداب و رسوم خوب ایرانیها را. مثلاً گفته دید و بازدید عید شما خوب است. چیزی که امروزه تلویزیون دارد از ما دریغ میکند نشان دادن خانواده ی معمولی ایرانی است.

متن کامل این مطلب در: سینمای پایه ایران
اول رجب مصادف است با سالروز وفات مادر استاد سید علی اکبر حسینی
با آرزوی رحمت واسعه ی الهی برای روح آن مرحومه


استاد سید علی اکبر حسینی
در زمان مدیریت دبستان علوی تهران

استاد سید علی اکبر حسینی
در حال سخنرانی در مراسم عزاداری منزل برادرشان، حجة الاسلام سید احمدعلی حسینی
« صفر ۱۴۳۲ »

لحظه ای که میخواستم پشت تلفن برای اولین بار قرار گفتوگو را هماهنگ کنم، ناخودآگاه هیجان و اضطراب داشتم. صدایی که سالها از تلویزیون همراه با چهره ای آرامش بخش دیده بودم، حالا با تواضع پیشنهاد من برای جلسه ی گفتوگو را می پذیرفت. این شد که 2 ساعت مانده به اذان ظهر، در مسجد فائق که حالا بعد از سالها فعالیت در مسئولیتهای مختلف، بیشتر وقت این روحانی مهربان در آنجا می گذرد، صحبت ما آغاز شد. استاد سید علی اکبر حسینی هرچند در طول این سالها نمایندگی مجلس شورای اسلامی، ریاست آموزش و پرورش شهر تهران و مسئولیتهای اجرایی دیگری را بر عهده داشته، هنوز هم بعد از سالها با نام حسینی اخلاق در خانواده شناخته می شود. صدای گیرا و چهرهی دوست داشتنی او هنوز هم برای نسل ما و بزرگتر های ما، نوستالژی محسوب می شود.

حاج آقا من افتخار داشتم با جوانان بسیاری، به عنوان دوست یا مشاور ارتباط داشته باشم. وقتی با جوان ها صحبت می کردم، به خصوص الان که وضعیت زندگی ها و ازدواج ها خیلی سخت است و مشکلات زندگی هم زیاد است و هزینه ها سنگین، جوان ها دچار یک تضادی هستند. می گویند اگر قرار است درس بخوانیم چگونه ازدواج کنیم، اگر ازدواج کنیم چگونه درس را ادامه بدهیم. یک سردرگمی و بلاتکلیفی وجود دارد این جا. واقعا چه باید کرد؟
بستگی به مقصدشان دارد و آن همتی که برای درس می خواهند به کار گیرند. یقینا درس خواندن با ازدواج کردن تباین هایی دارد. ازدواج وقتشان را می گیرد. درآمد بیشتر برای زندگیشان را می طلبد. مخارج افزونتر به عهدهشان می گذارد. کسانی که می خواهند درس بخوانند باید یک ریاضت نفسانی بر خودشان هموار کنند و ازدواج را چند سالی به تاخیر بیاندازند. یا اینکه یک ازدواج ساده ای بگیرند و همخانه بودن با همسر را به بعد موکول کنند. درهرصورت یک کش و قوسی دارد و این کش و قوس را خودشان باید در میزان تمناهای خودشان حل کنند. مثلا دختر و پسری که ازدواج می کنند، طبعا مثل گذشته نمی توانند درس بخوانند، مگر اینکه شرایط را ساده کنند و بر یکدیگر نگیرند. این ازدواج دانشجویی است. اگر اینگونه رفتار کنند هم می توانند درس بخوانند و هم می توانند زندگی ساده ای داشته باشند و بعدا می توانند زندگیشان را تمام و کمال کنند.
خوب فرض کنید جوانی که می خواهد ازدواج اسلامی و مهدوی داشته باشد، زیبایی ظاهری چند درصد انتخابش را تشکیل دهد؟ یک عده می گویند شما بروید دنبال زیبایی باطنی و دین و زیبایی ظاهری اهمیت چندانی ندارد، و عده ای هم برعکس. چقدر زیبایی باید برای یک جوان مهم باشد؟
شما به گل علاقه مندی. خب گل را همه دوست دارند. چرا، چون زیباست و لطیف. بنابراین زیبایی طبع انسان است و خواست روحی و عمیق انسان است. نمی شود از آن گذشت، اما می توان اهم و مهم کرد. کسی که زیباست اما خوش اخلاق نیست، بداخلاق است. یک کسی کمتر زیباست اما خوش اخلاق است. در حقیقت آن هم که خوش اخلاق است یک زیبایی دارد که بر زیبایی ظاهرش می افزاید. بنابراین توصیه بنده این است که دنبال زیبایی ظاهری هم باشند اما اصل، زیبایی ظاهری نباشد. بلکه اصل خوش اخلاقی و دینداری باشد.
حاج آقای حسینی، شما خودتان چهطور با حاج خانم آشنا شدید و ازدواج خودتان به چه صورت بود؟ یک مقدار از خودتان برایمان بگویید!
بنده الان 72 ساله هستم. وقتی که 22 ساله بودم، مادرم با موافقت بنده رفتند خواستگاری. وقتی که آمدند به من یک توضیح مختصری دادند و من به ایشان گفتم که این خانواده را باید بهتر شناخت. ایشان به من گفتند: «مادر! از خانهشان صدای اذان شنیده می شود! معلوم است که متعهد به اذان و نماز هستند.» و ما هم تحقیق بیشتر کردیم و همین ملاک برای ما کافی بود تا بقیهی شرایط را تحت این ملاک قرار دهیم و اعتماد کردیم و خدا را شکر ازدواج کردیم.
از مراسم و جشن ازدواجتان هم بفرمایید. چهطور برگزار شد؟
خانهی کوچکی داشتیم. مهمان به اندازهی ظرفیت خانه دعوت کردیم. و اطعامی دادیم و ولیمه ای و ازدواج کردیم.
شما یک ازدواج سنتی داشتید. البته به فراخور زمان شما طبیعتا باید هم سنتی برگزار می شد. اما الان بحثی حتی در قشر مذهبی هست، که با توجه به شرایط جامعه باید ازدواج، سنتی و از طریق خواستگاری رسمی باشد یا نه؛ مدرن باشد و جوانها خودشان با هم آشنا شوند و انتخابشان را بکنند و در مرحلهی بعدی خانواده ها را وارد تصمیم گیری کنند؟
هر کدام که میسر باشد. غرض، آشنایی و شناسایی است. گاهی از طرف مرد یکی آشنایی هایی صورت می گیرد. گاهی از طریق خانواده آشنایی صورت می گیرد. بستگی دارد به موقعیت این دو جوان و براساس این موقعیت، اول آشنایی صورت بگیرد و بعد هم انشاءالله ازدواج کنند. منتها رعایت حدود شرعی در روابط دختر و پسر تا قبل از محرمیت، چه در ازدواج سنتی و چه در ازدواج مدرن، خیلی مهم و ضروری است.
در مورد گذاشته ها صحبت کردیم. خود شما رابطهتان با خانوده در زندگی شخصی، مهربان است یا نه؟ حاج آقای حسینی که ما در بیرون از منزل می بینیم و خندان و خوشرو هستند، وقتی به منزل میروند چهطور رفتار می کنند؟
این را باید از خود حاج خانم و فرزندان سوال کرد! از من سوال کنید می گویم خیلی عالی. ولی باید بهتر باشد انشاءالله.

الان که بههرحال سن حضرتعالی بالا رفته، اما قدیمترها که جوان بودید در خانه هم کار می کردید؟ در امور خانه یا پختن غذا؟
حتما! در زندگی مشترک، کارها باید مشترک باشد. مخصوصا اوقاتی که خانواده به علتی، بیماری دارند، اشتغال دارند، مشکلی دارند، حتما در حد وسع و توانم کمک کردم و می کنم.
یعنی غیر از نیمرو که غذای بینالمللی آقایان است، غذایی دیگر هم بلدید درست کنید؟!
(با خنده) بله! آبگوشت هم درست می کنم! خیلی هم سخت نیست درست کردنش!
بعضی خانواده ها به خصوص مذهبیترها وقتی می خواهند جوانانشان را عروس و داماد کنند، بعد از بررسی همهی جوانب و مشورتها، تازه به سراغ استخاره می روند. آیا این کار از نظر شما درست است؟ آیا ما همچنین جایگاهی داریم برای استخاره؟ فرض کنید مورد به ظاهر منطقا خوب بهنظر برسد، اما استخاره بد می آید. به این منطق بیشتر تکیه کنیم یا به آن استخاره؟
آنچه در ازدواج مهم است، شناخت است. آشنایی و شناخت و شناسایی هم به وسیلهی گفتوگو کردن با عروس یا داماد و در مرحلهی بعد پرسوجو کردن از خویشان، اقوام، دوستان، آشنایان. از طریق این بررسی، انسان به یک اطمینانی می رسد. اگر به اطمینان رسید دیگر استخاره لازم نیست. استخاره آن جایی است که انسان در تحیر باشد. نه می تواند رها کند و نه می تواند اقدام کند. در این صورت برای رهایی از تحیر استخاره می کند. اما در غیر این موارد لزومی بر استخاره نیست.
این تحیر را یک مقدار برای ما توضیح می دهید؟ ما هر کاری را که می خواهیم انجام دهیم درصدی از خطا را دارد. آیان این درصدی از خطا را می شود گذاشت به حساب تحیر و پای استخاره را به میان آورد؟
خیر! مقام استخاره مقامی است که شما در یک بیابانی گیر افتادی، دو تا مسیر هست، نه ردپایی هست نه هیچ نشانه ای. شما استخاره می کنی که کدام راه را بروی. پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به ابن مسعود می فرمایند: «یا بن مسعود، اذا علمت عملا فاعمل بعلم و عقل» یعنی کاری را که می خواهی انجام دهی، کار را با آگاهی و درایت و عقلانیت انجام بده. بنابراین آنچه در اسلام مهم است عمل کردن بر طبق آگاهی و عقلانیت است. هیچوقت در دستورات شرع نیامده است که آنچه را که می دانید استخاره کنید. من خودم 6 فرزند دارم و برای ازدواج هیچکدام استخاره نکردم. تحقیق کردیم، بررسی کردیم، مشورت کردیم و وقتی به اطمینان رسیدیم اقدام کردیم و عمل کردیم.
حاج آقا یک روایت عاشقانه از زندگی حضرت زهرا و امیرالمؤمنین(علیهما السلام) برای ما تعریف می کنید.
پس از شهادت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، امیرالمؤمنین(علیه السلام) این جمله را فرمودند که: «قسم به خدا فاطمه کاری نکرد که من ناخشنود باشم و من هم در این مدت رفتاری نداشتم که فاطمه ناخشنود شود.» اگر به این جمله درست دقت شود، کمال صمیمیت را و مهربانی و صفا را در این جمله خواهیم دید.
رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) هم می فرمایند: «اینکه به همسرت بگویی دوستت دارم، هرگز از یادش نمی رود.»
عده ای از جوانان مخاطب ما، الان متاهل هستند و ازدواج کرده اند. طبیعتا زندگی بدون اختلاف ممکن نیست. ملاک زن و شوهر برای حل اختلافشان چه باید باشد؟
عقد پسر و عروس بنده را امام خمینی(ره) خواندند. در پایان یک توصیهی ساده اما راهگشا به آنها داشتند که : «با هم بسازید، با هم رفیق باشید...» و همین جمله را چند بار تکرار کردند. واقعیت هم همین است. سازگاری، عقلانیت و درک متقابلی که زوجین از روحیهی یکدیگر دارند، خیلی مهم است. گاهی مرد می تواند گذشت کند، گاهی زن می تواند گذشت کند، گاهی هردو می توانند بگذرند. و البته در مراحل بالاتر هم باید به یک فرد مورد اعتماد رجوع کرد و با او مشورت کرد و مشکل را با او در میان گذاشت.
در جامعهی امروز یک سری از خانواده ها می گویند باید مردسالاری باشد، بعضی می گویند باید زن سالاری باشد و عده ای دیگر هم طرفدار فرزندسالاری هستند! زندگی اسلامی و مهدوی، چی سالار است؟
زندگی مهدوی، مهدی سالار است. خدا سالار است. مرد سعی می کند طبق آنچه خدا دستور داده عمل کند. زن سعی می کند براساس دستورات خداوند عمل کند. فرزندان هم تلاش می کنند که رعایت حرمت پدر و مادر را در حد کمال و تمام داشته باشند.
مجلهی ساعت صفر، شمارهی 14، آذر 1390


( سه شنبه ، ۲۴ آبان ۱۳۹۰ )
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین
و الائمة المعصومین علیهم السلام

خطبه خوانی غدیر





جمعی از معلمین و دانش آموزان رشته معارف دبیرستان پیام غدیر، ضمن بازدید از مقبره پنج شهید گمنام و مسجد فائق، با حجة الاسلام و المسلمین حاج آقای سید علی اکبر حسینی دیدار کردند و نماز ظهر و عصر را نیز به امامت ایشان اقامه کردند.
.jpg)
.jpg)
.jpg)
( بقیه عکس ها در ادامه ی مطلب: )
استاد سید علی اکبر حسینی
کربلای معلی - بین الحرمین
فروردین ۱۳۸۹

مصاحبه فصلنامه «راه تربیت» با استاد سید علی اکبر حسینی
...چندسال پیش یک زن و شوهری با کمال جدیت به من می گفتند که ما می خواهیم از هم جدا شویم و هردو هم احساس رضایت می کردند. من نگاهی به آنها کردم و دیدم چهره ها بسیار خسته است. سپس 200هزار تومان آوردم و گفتم: «شما می خواهید طلاق بگیرید؟» گفتند: «آری.»، گفتم: «عیب ندارد، یک مشهد بروید زیارت کنید برگردید و به من خبر دهید.» ....رفتند و برنگشتند! و من هم قضیه را فراموش کرده بودم تا اینکه بعد از دوسال در منزل را زدند و .....
وجه تمایز خانواده در اسلام با سایر مکاتب را بصورت کوتاه و خلاصه بیان نمایید؟
عاطفه خانوادگی در بشر و حتی در حیوانات هم بصورت محدودی وجود دارد؛ تکریم و تعظیم خانواده در اسلام بسیار ممتاز است. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: «ما بنی فی الاسلام بناء احب الی الله من التزویج» یعنی هیچ بنایی در اسلام محبوب تر از بنیان خانواده برپا نشده است. این نگاه، ویژه اسلام و مسلمانان است. علاوه بر این خدای متعال، خانواده را کانون مودت و رحمت معرفی می کند. زن و شوهر براساس مهرورزی و دلسوزی با هم زندگی می کنند و در حقیقت دوگانگی را در همه ابعاد تا آنجایی که می توانند از بین خود برمی دارند.
به نظر شما، خانواده متعادل یا خانواده مطلوب، چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟
خانواده مطلوب، خانواده ای است که زن و شوهر و در پی آن فرزندان، احساس آرامش کنند؛ یعنی خانواده ای که در آن نیازهای انسان برآورده شود. لذا اگر زن و شوهر بتوانند نیازهای مختلف روحی، عاطفی، جسمی و جنسی خود را با کمک یکدیگر برآورده سازند، این آرامش تحصیل می شود. چنین خانواده ای مطلوب اسلام است. قرآن کریم می فرماید: «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها» خداوند متعال رسیدن به سکون و آرامش را هدف ازدواج معرفی می کند.
مهمترین عامل تحکیم و تقویت خانواده مطلوب از دیدگاه اسلام کدام است؟
یکی از مهمترین عوامل تحکیم خانواده سازگاری با یکدیگر است؛ یعنی اینکه زن و شوهر با کم و زیاد هم بسازند. البته اینگونه نیست که زن و شوهر تمام ویژگی های مطلوب را داشته باشند، کم و زیاد دارد. منتها با این کم و زیاد باید بسازند و در عین حال با رفاقت زندگی کنند، نه با قانون؛ چون قانون پشتیبان و حصار خانواده است و درون خانواده باید با لطافت، اخلاق و رفاقت سپری شود.
مورد دیگر این است که صبور باشند، در مقابل برافروختن همسرشان فوری برافروخته نشوند، همواره قدردان باشند؛ مثلا اگر شوهرشان به خانه آمده و میوه خریده است، نگویند وظیفه اش بوده. همین که وظیفه اش را انجام می دهد باید مورد شکر و سپاس قرار گیرد. دیگر اینکه عطوف باشند؛ یعنی مهربانی خودشان را مرتب اظهار نمایند. نسبت به یکدیگر عاطفه و دلسوزی داشته باشند؛ اگر یکی بیمار شد دیگری پهلوی او بنشیند، اگر از شدت بیماری و درد، خوابش نمی برد، در حد توان در کنارش بیدار بنشیند، برای او طلب شفا کند، سوره حمد بخواند، شربتی برایش بیاورد و بطور کلی با او هم دردی کند.
چه عواملی در پویایی این خانواده سلسله وار دخیل می باشند؟
برای پاسخ به این سوال تنها به یک مصداق اشاره می کنم. مثلا اگر شوهر برای نماز شب بیدار می شود و خانمش هم دوست دارد بیدار شود، ولی خواب آلود است، اندکی آب به صورت او بپاشد تا بیدار شود؛ یعنی یکدیگر را در طریق عبادت و افزایش معرفت و حکمت کمک کنند. آبادانی خانه به روشن بودن چراغ حکمت است. مخصوصا مرد باید سعی کند که سطح معرفت خانمش بالا رود، زن هم باید کمک کند تا شوهرش در کسب معرفت موفق تر باشد؛ یعنی همانگونه که در خانواده غذای جسمانی تهیه می شود و گرد هم می نشینند و میل می کنند، غذای معرفتی، عبادی و روحانی هم باید تهیه شود تا این خانواده، بالنده و پویا باشد وگرنه راکد می شود و رکود نیز دل زدگی می آورد؛ لذا باید برای اینکه دل زدگی پیش نیاید باید این پویایی را مرتبا تقویت کنند.
تربیت فرزندان در کارآمدی خانواده چه تاثیری دارد؟
تربیت فرزندان، امری فطری است، ولی این اتکا به فطری بودن نباید ما را از کسب آگاهی در تربیت آنان بازدارد. پدر و مادر اطلاعات تربیتی خود را بالا ببرند و بدانند که با فرزندشان چگونه صحبت کنند و چگونه آنان را اکرام نمایند، چون اساس تربیت در اسلام، اکرام فرزند است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرمایند: «اکرموا اولادکم و احسنوا آدابم» یعنی زیربنای تربیت، آن احساس کرامتی است که فرزند باید بوسلیه پدر و مادر دریافت کند. پس از آن، پذیرنده آداب نیکو هم خواهد شد.
برای اینکه در خانواده، پدر، مادر و فرزندان با همدیگر روابط سالم و سازنده ای داشته باشند، چه راهکارهایی را پیشنهاد می کنید؟
وقتی زن و شوهر روابط سالم داشتند، فرزندان هم طبیعتا به این روابط سالم اقتدا می کنند، ولی اگر پدر و مادر با هم تند و خشن و زشت رفتار کردند، بچه ها هم عکس خود را در این آینه می بینند و همان طور زشت و خشن رفتار می کنند؛ مثلا وقتی مادری به فرزند کوچک خود می گوید: «به تو میگم» ، آن فرزند یاد می گیرد و همینطور صحبت می کند. مادر می گوید: چرا بی احترامی کردی؟ درحالیکه آن بچه اصلا نمی داند این بی احترامی چیست؟! می گویند زبان، زبان مادری است؛ یعنی اگر شما در خانه فارسی صحبت کنید هیچ وقت فرزند شما عربی یاد نمی گیرد، تربیت هم، تربیت مادر و پدری است؛ مخصوصا تربیت مادری.
چه عواملی در ناپایداری، ناسازگاری و فروپاشی خانواده موثر است؟
پرتوقعی یکی از عوامل اثرگذار در ناسازگاری اعضای خانواده است. یک اینکه انسان از همسرش بیش از توان او توقع داشته باشد؛ زن از شوهر و شوهر از زن، توقع بین از حد داشته باشد. یا اینکه او را با دیگران مقایسه کند. مثلا شوهرش را با برادرش مقایسه کند، مرد، همسرش را با دخترخاله خودش مقایسه کند. درحالیکه توانایی ها فرق می کند. نکته مهم دیگر خشم آلود بودن و خستگی است. زن و شوهر باید خستگی همدیگر را درک و رفع کنند.
چندسال پیش یک زن و شوهری با کمال جدیت به من می گفتند که ما می خواهیم از هم جدا شویم و هردو هم احساس رضایت می کردند. من نگاهی به آنها کردم و دیدم چهره ها بسیار خسته است. سپس 200هزار تومان آوردم و گفتم: «شما می خواهید طلاق بگیرید؟» گفتند: «آری.»، گفتم: «عیب ندارد، یک مشهد بروید زیارت کنید برگردید و به من خبر دهید.» ....رفتند و برنگشتند! و من هم قضیه را فراموش کرده بودم تا اینکه بعد از دوسال در منزل را زدند و یک دسته گل و 200هزار تومان آورند! گفتم: «اینها چیست؟!» گفتند: «دوسال پیش نزد شما آمده بودیم.» ...یک دفعه یادم آمد و متوجه شدم این دو نفر دو سال خوب زندگی کردند و حالا برای تشکر و بازپرداخت بدهی آمده بودند. البته من قرض نداده بودم، هدیه کرده بودم، ولی هرچه کردم قبول نکردند و گفتند: «زندگی ما با آن پول خیلی عالی شده است.» بنابراین خستگی، زندگی را متلاشی می کند. لذا باید وقتی هم برای تفریح و تفرج بگذارند؛ حتی قدم زدن در خیابان، پارک و مانند آن هم موجب نشاط، شادکامی و استحکام خانواده می شود.
آیا منظورتان خستگی از شرایط زندگی است یا خستگی از همدیگر؟
هم از زندگی، هم از کار و هم از یکدیگر. مرد بیرون کار می کند، درس می خواند، خسته می شود، خانم در اثر زحمات منزل و بچه ها خسته می شود. بالاخره یکسانی و یکنواختی موجب خستگی است و باید تنوعی ایجاد کرد؛ اردویی، مسافرتی، زیارتی، .... ما برای خواهران مسجدی(مسجد فائق) هفته ای یکبار اردو داریم، ثبت نام می کنند و خودشان هزینه را می پردازند و مسجد هم برنامه ریزی و مدیریت می کند و اینها را اردو می برد؛ همین چندروز پیش خانم ها رفته بودند بوستان بانوان تهران، توپ و فرش برده بودند، آش درست کرده بودند، خلاصه سه-چهار ساعت آنجا بودند. دخترهای من وقتی برگشته بودند می گفتند: «آقاجان! خیلی خوب بود. خستگی مان در رفت.» این مسئله تفریح خیلی مهم است و خانواده ها باید بیشتر به آن توجه کنند.
مرتبط:

همزمان با خجسته میلاد یگانه منجی عالم بشریت حضرت صاحب الزمان(عج)، فاز اول ساختمان جدید مسجد فائق و مدرسه تربیتی امام صادق(ع) افتتاح شد.
در این مراسم که پس نماز مغرب و عشاء جمعه ۱۶ مرداد ماه با حضور پرشور مردم نمازگزار برگزار شد، حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر حسینی، در سخنانی با اشاره به تقارن مبارک افتتاح مسجد با ولادت باسعادت حضرت مهدی(عج) از همه مؤمنینی که که با کمک های مادی و معنوی خود، خالصانه به پیشرفت بازسازی این خانه خدا کمک کرده بودند، تشکر و قدردانی کرد.
امام جماعت مسجد فائق در بخشی از سخنان خود اظهار داشت: تا بدین جای کار شبستان جدید مسجد، مربوط به کارهای مهندسی و ساختمانی و کارگری بود؛ اما از این به بعد که اصل کار است شما مؤمنین خداجوی باید با حضور خود و اقامه نماز و یاد خدا و تلاوت قرآن، نورانی بخش این فضا باشید.
در این مراسم همچنین مهندس برومند گزارشی از نحوه انجام کار ارائه داد و درضمن صحبتهایش، از بی توجهی و عدم همکاری مسئولین نسبت به امور مساجد، ابراز نارضایتی کرد.
در بخش دیگری از این مراسم، حاج آقای ترابی مداح روشندل اهل بیت، به مدیحه ثرایی در رسای حضرت قائم آل محمد(عج) پرداخت که با همخوانی جمعیت حاضر همراه بود.
در پایان مراسم نیز حضار مناجات الشاکرین را زمزمه کردند و نماز شکر به جای آوردند تا خداوند را بخاطر لطف و یاری اش در به نتیجه رسیدن این بنای عظیم، سپاس گویند.
استاد در کنار همکاران مدرسه علوی در شهرستانک(کرج)
از سمت چپ، نفر اول استاد حسینی و نفر سوم مرحوم علامه کرباسچیان هستند.
سن: حدود ۳۰ سال

حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید محمدباقر حسینی (برادر استاد سید علی اکبر حسینی) سه شنبه شب در حوالی سبزوار در حال تشرف به مشهد جهت زیارت مرقد مطهر حضرت امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) بعلت سانحه رانندگی، جان به جان آفرین تسلیم کرد.

از خداوند متعال برای این ذاکر مخلص اهلبیت، طلب رحمت و مغفرت داریم. انشاءالله که با حضرت ثامن الحجج محشور باشد.
برای شادی روح آن مرحوم، الفاتحه مع الصلوات...
بسم الله الرحمن الرحیم
ابتدا طلب رحمت و مغفرت می کنیم برای روح بلند مرحوم علامه کرباسچیان که بنیان گذار مدارس علوی بودند و بنده هم این توفیق را داشتم که از سال های نخستین در خدمت ایشان باشم . در طول مصاحبت با ایشان مسایل مختلفی را دیدیم .

یک خاطره که نشان دهنده ی بزرگواری و تواضع ایشان است به یاد دارم که عرض می کنم . در دبستان معلمی بود که سیگار می کشید . آقای علامه یک روز آمدند دیدند او مشغول سیگار کشیدن است . در یک محیط تربیتی سیگار کشیدن شایسته نیست . ایشان ناراحت شدند و با او تند صحبت کردند . او هم ناراحت شد و فردا نیامد . حضرت آقای علامه سؤال کردند : آیا این معلم سخن مرا پذیرفت و سیگار را کنار گذاشت یا نه ؟ گفتم : اوقاتش تلخ شد و قهر کرد و مدرسه نیامد . ایشان فرمودند : برویم منزلش . عصر با ایشان به منزل او رفتیم . آقا در زدند . این نکته خیلی جالب و ظریف است . تا او در را باز کرد و چشمش به ما افتاد ، حضرت آقای علامه آغوش گشودند و او را بغل کردند و گفتند : یا محسن قد اتاک المسیء ( یعنی ای خدای نیکو کار همانا بنده ی بدکار به پیشگاه تو آمده است.) چون نام او محسن بود . رفتیم داخل . آقای علامه آن قدر صحبت کردند که ناراحتی از دل او بیرون آمد و فردا به مدرسه برگشت . البته او هم سیگار را ترک کرد .
این برخورد متواضعانه که انسان از آن چه موجب نگرانی دیگری شده عذر خواهی کند ، درسی است که ائمه علیهم السلام به ما داده اند . امیدوارم خدای متعال روح ایشان را با اولیای خودش محشور بفرماید و بر درجات ایشان بیفزاید و باقیات صالحات ایشان که مدارس علوی است به صلاح و سداد باشد و مومنین خدمتگزار برای جامعه ی اسلامی تربیت کند .
یکی از مهمترین ویژگی های ایشان جدیت در عمل بود . ایشان واقعا مصداق این سخن امیرالمومنین بود که المومن بطیء قیامه ، سریع اذا قام . مومن با اندیشه و تفکر برای کاری برمی خیزد و زمینه و ابعاد کار را بررسی می نماید ولی هنگامی که برخاست ، سریع و جدی عمل می کند . ایشان واقعا این طور بود . وقتی به کاری تصمیم می گرفت ، این تصمیم را با تمام قوت و همت پیش می برد و به مرحله ی عمل می رساند .
یادم هست در ساختمان دبستان علوی شماره 2 ایشان اهتمام زیادی داشتند و الآن با این که حدود سی سال از ساختن آن می گذرد ، ساختمان از نظر نقشه و تجهیزات به روز است و کهنه نشده است . در نقشه ی مسجد مدرسه جهت قبله مراعات نشده بود . در جلسه ای مهندس می گفت : خب صفوف را به طرف قبله تشکیل بدهند ! ایشان با همان لحن جدی خودشان فرمودند : مسجد و کج بودن ! این زیبنده نیست ، به هر قیمتی شده جهت قبله را در مسجد رعایت کنید و با مراجعه به مهندس لرزاده و برخی از مهندسین دیگر این عیب برطرف شد و الآن مسجد درست رو به قبله است . ایشان در همه ی کارها همین گونه دقت داشتند و سعی ایشان بر این بود که کار را به بهترین وجه انجام بدهند . خداوند بر علو درجاتشان بیفزاید .
ایشان برای اولیا سخنرانی می فرمودند و با اشعاری که مخصوصا از مولوی حفظ بودند ، جلسات طراوت و جذابیت دیگری پیدا می کرد .
همت ایشان این بود که سطح تعلیم و تربیت اسلامی در یک بلندای شکوهمندی قرار بگیرد و بهترین آزمایشگاه و بهترین کارگاه و بهترین معلم برای بچه مسلمان ها فراهم شود تا در عین این که دینشان را یاد می گیرند و نماز خوان و مؤمن بار می آیند ، از نظر درسی و علمی در سطح بالایی باشند . اما در عین حال خودشان با حداقل امکانات زندگی می کردند و به دوستان سفارش می کردند که در زندگی زاهدانه زندگی کنند و به تجملات مبتلا نشوند چون اگر به تجملات مبتلا شدند ، از کار باز می مانند . این سخن امیرالمومنین علیه السلام است که می فرمایند : وانما ارادوا الزهد فی الدنیا لتفرغ قلوبهم للاخرة . مومنین در دنیا زاهدانه زندگی می کنند تا دلشان برای آخرت و ارزش های الهی فارغ و آسوده باشد و بتوانند بدون دغدغه و گرفتاری تعلقات مادی به آن بپردازند .
ایشان این حدیث را زیاد می خواندند که البطالة ام العیوب (بیکاری باعث همه ی مفاسد است) و برای آن که بچه ها در تابستان بیکار نباشند ، طرح اردو را تدبیر کردند . بچه ها می آمدند شنا می کردند و کلاس ها و کارگاه های مختلف داشتند و دو ماه تابستان در هوای خوب به تفریح و بازی و نماز می پرداختند .
ایشان وقتی تشخیص می دادند معلمی به کار می آید و می تواند خدمت کند ، سعیشان بر این بود که دغدغه های زندگی نداشته باشد . حتی برای او خانه و امکانات زندگی تهیه می کردند که او با فراغ بال به تعلیم و تربیت بپردازد . وقتی مبلغ زیادی را برای تهیه ی خانه به یکی از معلمین مرحمت می کردند ، این شعر را می خواندند :
چه گونه سر زخجالت برآورم بر دوست
که خدمتی به سزا برنیامد از دستم
یعنی آن خدمت به سزا را در قبال تعلیم و تربیت کوچک می شمردند . آری روح های بلند خدمت های بزرگ را هم کوچک می شمرد .
یکی از اقدامات خیلی خوب ایشان مراجعه به حضرت علامه طباطبایی صاحب تفسیر گران قدر المیزان بود که تقاضا کردند ایشان یک دوره اصول عقاید و معارف دین را برای شاگردان دبیرستان مرقوم بدارند . من یادم هست که در خدمت ایشان و حضرت آقای روزبه رحمت الله علیه می رفتیم درکه و در محضر علامه طباطبایی می نشستیم و ایشان آن چه را که نگاشته بودند ، قرائت می کردند و حاضرین نظرات تکمیلی خودشان را می گفتند و آن متن نهایی می شد و در شش جلد به چاپ رسید و بعد ها به نام آموزش دین در دو جلد تجدید چاپ شد .
ایشان تکیه کلامشان برخی از آیات و روایات بود و با تاکید بر آن ها از شیوه ی تکرار در تعمیق معنا استفاده می کردند و این روشی است که قرآن کریم هم بر این روش استوار است .
ایشان این آیه را در ترغیب افراد به خدمت به دین و نگاه داشتن سنگر دین زیاد می خواندند که : اذا رایتم الذین کفروا زحفا فلا تولوهم الادبار هنگامی که دیدید کافران با هجوم و یک پارچه حمله می کنند ، شما پشت نکرده و میدان را خالی نکنید .
اعتقاد ایشان این بود که کم خوب بهتر از زیاد نامطلوب است و بیشتر روی کیفیت کار می اندیشیدند و می گفتند : ما مسلمان ها ضربه ی توسعه ی تشکیلات و رفتن دنبال کمیت را می خوریم . یعنی برای رشد کمیت ، کیفیت را از دست می دهیم . در صورتی که ما باید به کیفیت بپردازیم و لذا در طول عمر شریفشان هر چه افراد برای گسترش کار اصرارمی کردند ، ایشان کمتر می پذیرفتند و معتقد بودند یک مدرسه ی نمونه بهتر از ده ها مدرسه ی معمولی است .
والسلام علیکم و رحمة الله برکاته
منبع: سایت علامه
جلسه اخلاق در خانواده مؤسسه امام خمینی(ره) در قم - اسفند ۱۳۸۶
کارشناسان: استاد سید علی اکبر حسینی و حجت الاسلام مظفری
موضوع جلسه: اهمیت قرآن در خانواده

شایان ذکر است که استاد سید علی اکبر حسینی، هر دو هفته یکبار(سه شنبه ها)، بعنوان کارشناس در این جلسات حضور دارد. شرکت برای عموم آزاد است.
مکان: قم، بلوار جمهوری اسلامی، موسسه آموزشی امام خمینی(ره)
مراسم جشن عید سعید غدیر خــم در منزل استاد سید علی اکبر حسینی
(شنبه، ۸ دی ۱۳۸۶)

زن و شوهری که می خواهند عمری را با هم زندگی کنند و برای تربیت فرزندانی سالم و صالح کوشش و همکاری نمایند باید با یکدیگر توافق و همتایی و همانندی نسبی داشته باشند تا مجذوب یکدیگر شوند وبتوانند نیازهای جسمی و روحی یکدیگر را درک کنندو به آن پاسخ گویند.
در جاهلیت قبل از اسلام، قشر بندی قبیلهای، مکانت و پایگاه و طبقه اجتماعی، ملاک همه ارزشها و وصلتها شمرده می شد و بر همین اساس ازدواج صورت می گرفت و کفویت به همانندی و همتایی طبقاتی و قبیلهای تفسیر می شد. پیامبر اعظم اسلام - صلی الله علیه و آله - برای شکستن این پندار و جلوگیری از انحراف ها، «اسلام» و «ایمان» را به عنوان شرط بایسته و لازم در امر ازدواج معرفی نمود و عقد ازدواج را بدون آن باطل دانست.
کفو در لغت به معنای نظیر و شبیه است و در ازدواج بدین معناست که میان زن و شوهر باید تا حدی شباهت وجود داشته باشد. نخستین و برترین ملاک در کفویت از نظر دین مبین اسلام، ایمان به خداست و به فرموده رسول اعظم اسلام - صلی الله علیه و آله - « مومن، کفو مومنه است.»(1) و « مومنان، بعضی کفو بعضی دیگرند.»(2)
مگر ممکن است یک انسان مسلمان و مومن با یک زن غیر مسلمان (مشرک یا ملحد) در مسیر زندگی دائم در آداب و رسوم زندگی و در تعلیم و تربیت فرزندان هم فکر و همراه و هم جهت باشند؟
فتوای حضرت امام خمینی رحمت الله علیه در این باره چنین است:
«زن مسلمان نمی تواند به عقد کافر درآید، مرد مسلمان هم نمی تواند با زنهای کافر غیر کتابیه به طور دائم ازدواج کند و به احتیاط واجب، ازدواج دائم با زنهای کافره اهل کتاب جایز نیست ولی صیغه کردن اهل کتاب مانند یهود و نصارا مانعی ندارد.»
دومین ملاک، دینداری است. مقصود از دینداری التزام به عقاید و احکام و اخلاق اسلامی است، التزام عملی به دستورات دینی است، فرد دیندار کسی است که به انجام واجبات متعهد و کوشا باشد و از ارتکاب محرمات بپرهیزد، البته کسی که بر اساس فهم و بصیرت به ایمان گرویده و به خدا و رسولش ایمان آورده باشد، خود را متعهد به انجام اعمال و آداب دینی می داند و هرچه فهم و معرفتش بیشتر گردد، التزام و تعهدش بیشتر می شود و تا آن جا پیش می رود که علاوه بر واجبات در حد مقدور به مستحبات نیز می پردازد و فراتر از پرهیز از محرمات، از مکروهات نیز اجتناب می کند.
رسول خدا (ص) از اینکه مردی صرفا به خاطر مال یا جمال، با زنی ازدواج کند نهی فرمودهاند؛ «زیبایی چهره زن بر زیبایی دینش برگزیده نشود.»(3) و نیز فرمودهاند: «با زنان معمولا به خاطر چهار چیز ازدواج می شود؛ مال و ثروتش، جمال و زیباییاش، دینداریاش، اصل و نسب و خانوادهاش و تو با زن دیندار ازدواج کن.(4)
سومین ملاک، اخلاق نیکوست. اخلاق نیکو ثمره ایمان به خدا و پیامد معرفت و بصیرت دینی و نتیجه دینداری واقعی است. با زن زشت رو می توان زندگی کرد، اما با زن بد اخلاق بی آزرم هرگز. به همین خاطر در انتخاب همسر، محاسن اخلاقی وی نیز می باید مورد توجه و بررسی کامل قرار گیرد تا مبادا زن زیبا و به ظاهر دیندار، ترشرو و بی آزرم، پر توقع و کینه جو، خودخواه و از خود راضی، نزد دیگران بی مقدار و با شوهر خویش ناسازگار باشد.
برای یک پسر جوان که خود دارای ایمان و تقوا، عقل وهوشمندی و محاسن اخلاقی است اصل، سعی و کار و تلاش برای تامین زندگی است، دوشیزهای سزاوار همسری است که علاوه بر ایمان ود ینداری، فهیم و یادگیر، حیا کننده و عفیف، پاکدامن و مهربان، امین و راستگو و باوفا باشد، آگاه وسالم و با نشاط، گشاده رو و پرلبخند، رئوف و همراه و فروتن برای شوهر، سهل گیر و با گذشت و نرم خو، پر لطف و با صفا و کمک کار، قانع و کم خرج و صرفه جو، پاکیزه و آراسته و خوشبو و در تهیه غذا و اداره امور خانه توانا و کوشا و خوش سلیقه و در آخرین کلام موافق و سازگار و صمیمی باشد.
تذکر: البته روشن است که همه این صفات و اخلاق خوب در یک درجه از اهمیت نیستند، برخی مانند فهم و حیامندی، عفت و پاکدامنی، مهربانی و امانت داری، راستگویی و وفاداری از اهمیت بیشتری برخوردارند که لازم است به عنوان خلقیات بایسته مورد توجه قرار گیرند و بقیه در زمره اخلاقیات شایسته شمرده شوند. (به این صفات در روایات امامیه اشاره رفته است.)(5)
زوج باید بر وجود اخلاق بایسته در همسر مورد انتخاب خود پافشاری و تاکید کند و نسبت به بقیه صفات در قلب خود بنگرد که کدام یک برای او از اهمیت بیشتری برخوردار است، همانها را طلب کند.
اما آیا دوشیزه جوانی را با این صفات می توان یافت؟ و چگونه باید به وجود این صفات پی برد و او را انتخاب کرد؟
حجت الاسلام و المسلمین حاج سید علی اکبر حسینی
پی نوشتها:
1 و 2 - وسایل الشیعه ج 14 ص44 و ص 49
3- آثار الصادقین ج 7ص 466
4- کنز العمال ج 16 ص 303
5 - به وسائل الشیعه ج 14 مراجعه نمائید
مراسم سالگرد تشییع و تدفین پنج شهید گمنام دفن شده در جوار مسجد فائق -واقع در خيابان 17 شهريور، خيابان شهيد فياضبخش- ، ۲۱ ماه مبارک رمضان مصادف با شهادت حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) برگزار شد. این شهدا ۲۱ رمضان سال گذشته (۱۴۲۷) به خاک سپرده شده بودند.

در این مراسم مردم روزه دار پس از اقامه نماز ظهر و عصر در مسجد فائق بسوی مسجد علی بن موسی الرضا -واقع در ميدان شهدا، خيابان شهيد عظيمزادگان- حرکت کردند و در مسیر به عزاداری و سینه زنی پرداختند. در جلوی مسجد علی بن موسی الرضا عده زیادی از نمازگزاران آن مسجد نیز به جمعیت ملحق شدند و سپس به سمت مسجد فائق حرکت کردند.
در آغاز مراسم سالگرد، قاری ممتاز بین المللی استاد کریم منصوری آیاتی از قرآن کریم را به زیبایی تلاوت کرد که برخی از آیات هم با این ایام مناسبت داشت(مثل آیه «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا» و «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیة مرضیة» و سوره مبارکه کوثر). نکته جالب توجه این بود که مردم، در هنگام قرائت این آیات با شور و حال خاصی می گریستند. سپس مداحان اهلبیت از جمله آقا ماشاءالله عابدی به مداحی و ذکر مصیبت پرداختند.
سپس حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر حسینی-امام جماعت مسجد فائق- سخنان خود را آغاز کرد: «زنده کدام است بر هوشیار؟ آنکه بمیرد به سر کوی یار». آمده ایم عرض تسلیت بگوییم به محضر حضرت ولیعصر امام زمان -ارواحنا فداه- شهادت جد مظلومشان را. از امیرالمؤمنین مظلوم تر می شناسید؟ از امیرالمؤمنین تنها تر می شناسید؟ از امیرالمؤمنین مظلوم تر چه کسی است که در مقابل چشمانش همسرش را به شهادت می رسانند؟!
خود فرمود «صبرت و فی العین قذی و فی الحق شجی اری تراثی نهبا». صبر کردم در حالیکه خار در چشم داشتم و استخوان در گلو داشتم. می دیدم که میراث امامت از دست می رود.
از سال گذشته که شما مردم عزیز پیکر استخوانی این شهدا را تشییع کردید و به خاک سپردید، اینجا چشمه نوری گشوده شده است. همه می آیند از راه های دور و نزدیک و در این چشمه قلب خود را شستشو می دهند.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: رسول خدا فرمود: «عنوان صحیفةالمؤمن حب علی بن ابی طالب». سرآغاز نامه عمل مؤمن محبت علی بن ابی طالب است. خدا را شکر می کنیم که این محبت را نصیب ما کرد. پروردگارا این محبت این گنج گران قیمت را تا هنگام مرگ و قیامت در دل ما روشن و منور بدار. خدایا ما را قدردان شهیدانمان بگردان.
خدایا این قدمهایی که امروز یاعلی یاعلی گفتند و تا کنار قبور فرزندان امیرالمؤمنین آمدند بر صراط ملرزان. شفاعت امیرالمومنین نصیبشان بفرما. چشمشان به جمال حضرت ولیعصر روشن بدار.
انشاءالله همه ساله در چنین روزی، چنین راهپیمایی، چنین سینه زنی، چنین دسته ای داشته باشیم و نام مظلوم مولایمان را فریاد کنیم و به جهانیان اعلام کنیم که شیعیان امیرالمؤمنین وفادارند؛ شیعیان امیرالمؤمنین پایدارند؛ شیعیان امیرالمؤمنین عاشق شهادتند و در راه مولایشان جهاد می کنند و جان می دهند.







مطالب مرتبط: ۱. گزارش مراسم تشییع و تدفین پیکر شهیدان گمنام همراه با عکس
احساس بی کسی و تنهایی رنج آورترین احساسهاست و هر دو (زن و مرد) از این احساس جان فرسا رنج می برند پس ازدواج ضرورت زندگی است و باید به این ضرورت پرداخت .
استاد اخلاق در خانواده و کارشناس مسایل اجتماعی در مصاحبه با خبرگزاری زنان ایران (ایونا) در این باره گفت : زن و مرد پیش از ازدواج احساس تنهایی و بی کسی می کنند . اما خدای متعال در وجودشان جذبه و کشش نسبت به هم قرار داده است تا با هم شوند و از این تنهایی فرساینده و این رنج سوزنده و کدورت فزآیند بدر آیند .
سید علی اکبر حسینی در خصوص احساس زن و مرد پس از ازدواج گفت : هر دوی آن ها به آرامش می رسند و می توانند با صفا و صمیمیت و سلامت در کنار هم زندگی کنند یکدیگر را از نظر روحی و عاطفی یاری دهند و کامل نمایند .
وی در ادامه بیان داشت : آنها می توانند فرزند بیاورند و به مشاهده گریستن و خندیدن ، نشستن ، رفتن و گفتن او بپردازند و شگفتی قدرت خدای متعال را در یک انسان که پیامد وجود آنهاست لمس نمایند .
حسینی افزود : آن دو می توانند معنای واقعی محبت را بیابند و با شوق و عشق به یکدیگر و به فرزند دلبند به سعی و خدمت بپردازند و به سوی هدف بلند زندگی که وصول به کمال مطلق و لقا پروردگار متعال است پر نشاط و شتابان حرکت کنند .
وی خاطر نشان کرد : بنابراین ازدواج ضرورت زندگی است و باید به این ضرورت پرداخت و جوان ها را برای دستیابی به یک همسر شایسته و موافق یاری نمود و از تنهایی نجات داد و از سخت گیری و تاخیر بیجا و نادرست پرهیز کرد .
وی در پایان با اشاره به اینکه ازدواج برای دختران و زنان تا چه اندازه ضروری است افزود : با توجه به اینکه ازدواج برای دختران و زنان ضروریست و آینده آنان بستگی به انتخاب همسر دارد بر ضرورت انتخاب یک همسر شایسته تاکید کرد.
بمناسبت سالروز انتخاب آیت الله خامنه ای بعنوان رهبر انقلاب؛
«ساده زیستی آیت الله خامنه ای»

وضعیت زندگی شخصی رهبر
زندگی مقام معظم رهبری آیت الله خامنه ای، بسیار ساده و در پایین ترین سطح و با کم ترین امکانات می باشد.
معظم لَه مانند معمولی ترین افراد جامعه زندگی می کنند. ما زمانی خدمت ایشان رفتیم و از آقا درخواست نمودیم تا اجازه بفرمایند از داخل منزلشان و وضیعت زندگیشان فیلم برداری کنیم، تامردم وضیعت زندگی رهبر خود را ببینند و بفهمند که ایشان چگونه زندگی می کنند.
آقا فرمودند: «اگر شمابخواهید زندگی مرا نشان بدهید می ترسم خیلی ها باورنکنند.» (حجت الاسلام المسلمین سید علی اکبر حسینی؛ برنامه اخلاق در خانواده)
شامی در محضر آقا
روزی که در منزل مقام رهبری، در خدمت ایشان بودم، بحث قدری به طول انجامید و نزدیک مغرب شد. پس از نماز، معظم لَه با مهربانی به من فرمودند: «آقا رحیم! شام را مهمان ما باشید.»
بنده در عین حال که این را توفیقی می دانستم، خدمتشان عرض کردم: «اسباب زحمت می شود.»
مقام معظم رهبری فرمودند: «نه، بمانید؛ هرچه هست با هم می خوریم.» وقتیکه سفره را گشودند و شام را آوردند، دیدم شام چیزی جز املت ساده نیست! (سردار سرلشکر سید رحیم صفوی)
استاد سید علی اکبر حسینی :
سعادت زندگی در گرو سازگاری و رفاقت است
استاد اخلاق حوزه و دانشگاه با اشاره به توصیه امام خمینی (ره) در رابطه با زندگی مشترک گفت: سعادت زندگی در گرو سازگاری و رفاقت زوجین با یکدیگر است.
به گزارش خبرگزاری شبستان حجت الاسلام سید علی اکبر حسینی صبح روز یکشنبه، نهم اردیبهشت در پنجمین دوره همایش آموزشی خانه های آسمانی در مشهد مقدس اظهار داشت: زوجین باید در تمام فراز و نشیب های زندگی با یکدیگر نرمش و مدارا کنند و یار و همراه زندگی باشند.
وی گفت: مسلما هر زوجی به طور کامل ایده آل طرف مقابل خویش نیست لذا نباید با گفتن حرفهای آزار دهنده غیرت همسرش را تحریک نماید.
حجت الاسلام حسینی با بیان حدیثی از امام صادق (ع) خاطر نشان ساخت: مردم باید سه گزینه موافقت با همسر در حد شرعی و مجاز، حسن خلق و خوش لباسی و گسترش زندگی در صورت توانایی را همواره در زندگی خود رعایت کند.
وی افزود: زن نیز باید در خانه همواره خود را از هر گونه آلودگی ظاهری و باطنی پاک نماید و نیازهای همسرش را بر آورده کند و همچنین نسبت وی به اظهار عشق نماید تا زندگی همراه با آرامش و موفقیت داشته باشد.
وی از زوجین خواست که در گذشته یکدیگر کنجکاوی نکنند و همان گونه که وظیفه دارند عیب های دیگران را بپوشانند باید در پوشش گناهان گذشته خویش سعی نمایند و اگر چنانچه هر یک از زوجین به خطاهای گذشته دیگری واقف شد به طور غیر مستقیم همسر خود را ارشاد کند.
شایان ذکر است، دوره آموزشی زوج های جوان کانونهای فرهنگی و هنری مساجد با عنوان «خانه های آسمانی» از 27 فروردین تا 17 اردیبهشت ماه در مشهد مقدس با حضور 1200 زوج جوان از سراسر کشور ، به بررسی راههای کسب آرامش در زندگی، کلیات شیوه های زندگی، مهارت های ده گانه زندگی، وظایف زوج های جوان از دیدگاه اسلام و مبانی تربیت فرزند از دیدگاه اسلام توسط اساتید برجسته حوزه و دانشگاه می پردازند.
مصاحبه ای با موضوع اخلاق با استاد اخلاق؛
وقتی نگاه های با محبت به هم گره می خورند
استاد سید علی اکبر حسینی، دو هفته یک بار در تالار مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) قم، برای خانواده ها برنامه ای اخلاقی-تربیتی دارند. مجله خانه خوبان(نشریه داخلی این مؤسسه) مصاحبه ای خواندنی با استاد ترتیب داده که مطالعه آن خالی از لطف نیست:
چهره ای آمیخته به مهر و نگاهی سرشار از لبخند همراه با صدایی گرم، و منطقی استوار که آسان به دل ها می نشست، خاطراتی است از کارشناس برنامه های تلویزیونی «اخلاق در خانواده» برای آن ها که استاد سید علی اکبر حسینی را از آن سال های دور به یاد دارند. در سال های بعد اگرچه استاد در مسند مسئولیت های متفاوتی حتی از جنس نمایندگی مردم تهران حضور داشت اما همه او را با «اخلاق در خانواده» می شناختند درست مثل بهانه ما برای این گفتگو.
این مرد نیک پندار و راستین هنوز سرشار از مهربانی است و شیوه ای پر از تواضع دارد. این مصاحبه شمیمی است از باغ بهارگونه پندارش.
یک تعریف از زندگی
تکاپوی در وصول به کمال
چگونه به آموخته های اخلاقی مان عمل کنیم؟
خیلی ساده نیست. باید از خدا کمک خواست و در انجام آنچه می دانیم سعی کنیم. بدون لطف خدا و سعی موفق نمی شویم.
پنج رکن یک آرمان خانواده
عبادت در خانواده، دلسوزی، مهرورزی درون خانواده، قناعت و رفاه نسبی
پنج دشمن خطرناک آن
چشم و هم چشمی، زیاده طلبی، بی مهری، تهی بودن خانواده از یاد و ذکر خدا و عاقبت اندیشی نسبت به رفتار یکدیگر
تعریف شما از اصالت خانوادگی
اصالت به معنای ریشه دار بودن. در نگاه ما، ریشه همه سعادت ها و موفقیت ها ایمان به خداست. خانواده ای که بر مبنای ایمان به خدا تشکیل شده باشد، خانواده ای اصیل و موفق است.
سوره خانواده
شاید بتوان سوره روم را سوره خانواده شمرد؛
ومِن آیاتِه اَنْ خَلَقَ لَکُم مِن اَنفُسِکُم اَزواجاً لِتَسکُنوا اِلَیها و جَعَلَ بَینَکُم مَوَدَّةً و رَحمَةً اِنَّ فی ذلکَ لَآیاتٍ لِقَومٍ یَتَفَکَّرونَ (سوره مبارکه روم / آیه ۲۱)
یک روایت عاشقانه در باب خانواده
رسول اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: «این که به همسرت بگویی دوستت دارم هرگز از یادش نمی رود»
چند الگوی خانوادگی از چهره های مشهور علما در گذشته و اکنون
جناب علامه طباطبایی ، حضرت امام خمینی (رض) و رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای . این افراد از نظر رفتار با خانواده بسیار ممتاز هستند.
سه کتاب برای کتابخانه خانواده
فقط یک کتاب را معرفی می کنم و آن هم اخلاق در خانواده است. (خنده استاد)
بهترین هدیه
صفا و محبت و یادکرد خوبی ها و نیکی ها، با تقدیم آن چه برای شما میسر است.
یک راه حل کوچک برای وقتی که شوهر غیر قابل تحمل می شود
صبر و تحمل و بردباری
و برای وقتی که زن...
مهرورزی و ابراز محبت
کتک زدن
به جای نوازش، خوب نیست
قهر به عنوان یک راه کار
گاهی خوب است
بهترین تنبیه
نگاه کم مهر
و بدترین آن
بی مهری
طلاق
مبغوض ترین و زشت ترین حلال
چرا برخی از آقایان از خانه و خانواده، فراری هستند؟
بعضی از اخلاق خودشان فرار می کنند و برخی هم از اخلاق همسرشان
همیاری در منزل
ضرورت زندگی و افزاینده صفای آن
سن ازدواج
وقت طلب و بلوغ عقل و جسم و رشد اجتماعی
مهریه
سنگین شدن آن موجب دشمنی است
آیا درست است که به طلبه ها سخت زن می دهند؟
اگر نشانی را اشتباه بروند آری
نقش همسر در شکوفایی فرد
زن و مرد دو نیمه انسانند، اینان با ازدواج به کمال می رسند و یک انسان کامل را تشکیل می دهند. در حقیقت، بدون همسر شکوفایی میسر نیست.
استخاره برای ازدواج
نه چندان ضروری است؛ بلکه تحقیق و بررسی پیشین لازم است.
یک آفت زندگی امروزی ها
زیاده خواهی های تجمل طلبانه
مرز دخالت و مشورت
مشورت، هم فکری است ولی دخالت، وارد شدن در عمل مستقل دیگری است.
مادرشوهر
می تواند رفیق و راهنمای عروس باشد.
مادرزن
مادر دلسوزی که معمولا حقش ادا نمی شود.
اگر مجبور باشید از بین سه گزینه مردسالاری، زن سالاری و فرزندسالاری یکی را انتخاب کنید؟
هیچ کدام
اگر مجبور باشید!!
باز هم هیچ کدام. باید خداسالاری و حق سالاری در خانواده حاکم باشد.
کار بیرون خانم ها
در صورت ضرورت، لازم است.
آیا دو بچه کافی است؟
این را از آقای احمدی نژاد بپرسید که ایشان این شعار را قبول ندارند مانند بنده!
پس چند بچه را کافی می دانید؟
هر اندازه که بتوان به تربیت و سلامتشان پرداخت.
نظرتان درباره ازدواج با تنها دختر مرد ثروتمندی که تا حالا دوبار سکته کرده؟!
اگر ثروت ملاک ازدواج باشد، موجب رنج خواهد شد.
به یک پسر جوان که بین دو گزینه ی زشت صاحب کمال و زیبای معمولی گرفتار شده، چه مشاوره ای می دهید؟
سفارش می کنم در جست و جوی دیگری باشد که هم دارای کمال باشد و هم زشت ظاهر نباشد.
شیرین ترین لحظه
آن هنگام که نگاه های پرمحبت به هم گره می خورند
بزرگ ترین نعمت
سلامت و امنیت که هر دو ناشناخته اند
برخی فقط دنبال زیبایی ظاهر هستند
زیبایی ظاهری هنگامی خوب است که با کمال و زیبایی روحی و اخلاقی جمع شده باشد.
چرا می گویند نوه، عزیزتر از فرزند است؟
یکی از دوستان می گفت: برای اینکه لذت مهرورزی را دارد ولی زحماتش با دیگری است.
یک ضرب المثل خانوادگی
میهمان صفای زندگی است
آقای حسینی چگونه به مباحث «اخلاق در خانواده» چهره شد؟
در آن زمان که برنامه اخلاق در خانواده را شروع کردیم این مباحث در جامعه ما مطرح نبود و چون مورد نیاز خانواده ها بود با مردم ارتباط برقرار کرد و به دلیل این ارتباط با بنده هم آشنا شدند.
سوالی که دوست داشتید از شما بپرسم
شما با خانواده خود چگونه اید؟
حالا این سوال را از شما می پرسیم
آن را باید از خانواده بنده سوال کنید!
یک حدیث
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «بهترین شما کسی است که برای خانواده اش بهترین باشد و من برای خانواده ام از همه شما بهتر هستم.»
خاطره ای از امام(ره) در باب خانواده
در سال های آخرین عمر حضرت امام(ره) فرزندم را خدمت ایشان بردم تا عقدشان را بخوانند. امام بعد از عقد کوتاهی رو کردند به عروس و داماد و فرمودند: با هم بسازید، با هم رفیق باشید. بار دوم رو کردند به عروس و داماد و باز فرمودند: با هم بسازید، با هم رفیق باشید. بار سوم هم همین دو جمله را تکرار کردند. معلوم می شود این دو گوهر در نزد امام بسیار ارزشمند بود.
و خاطره ای از مقام معظم رهبری
یکی دیگر از فرزندانم را هم مقام معظم رهبری عقد کردند و بعد، چند جمله کوتاه فرمودند که مفادش این است: اگر یک گلدان مصنوعی به خانه ببرید خیلی احتیاج به رسیدگی ندارد اما اگر یک گلدان واقعی یا یک گل طبیعی را به خانه ببرید، باید مرتب به نور و هوا و آب این گلدان رسیدگی کنید. انسانی را هم که شما به خانه می برید یک گل بوته طبیعی و یک گل محمدی است و باید به این گل رسیدگی شود.
یک دعا برای خوانندگان این مصاحبه
ان شاءالله خدای متعال، همه همسران را با هم مأنوس و مألوف کند و بر عشق و محبتشان بیفزاید و این عشق و محبت را در راه رضا و محبت خود قرار دهد.
کرامتی از یک شهید
یکی از شهدای دفن شده در مقبرة الشهداء مسجد فائق، دیگر گمنام نیست ...

همانطور که بخاطر دارید، در روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان همین امسال، روز شهادت مولی متقیان امیرالمؤمنین حضرت علی(علیه السلام) در خیابان ایران محله عباس آباد(شهید فیاض بخش) تهران، پیکرهای پاک 5 شهید گمنام دوران دفاع مقدس با حضور گسترده و باشکوه مردمی قدرشناس و روزه دار با احترام خاصی تشییع و در محوطه مقبرة الشهداء مسجد فائق به خاک سپرده شدند.
امام جماعت محترم مسجد فائق، حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید علی اکبر حسینی بعد از مراسم تشییع پیکرهای شهدا طی صحبتهایی دلنشین، ضمن تقدیر از مردم روزه دار حاضر در مراسم، اظهار داشتند این شهدا دریچه ای از آسمان به روی مردم این منطقه بلکه مردم این شهر گشوده اند و همگی باید قدر این نعمت بزرگ در این محل را بدانیم و از آن استفاده ببریم.
شب همان روز در صدا و سیما گوشه هایی از این مراسم باشکوه پخش شد و در اخبار سراسری نیز خبر مربوط به مراسم اعلام شد.
همان شب شخصی در روستای کاظم آباد کرمان، از دیدن و شنیدن صحنه های معنوی تشییع پیکر پاک شهدا از تلویزیون تحت تأثیر قرار گرفته و با خود می گوید: خوشا به سعادت این مردم، که در این ماه عزیز و با زبان روزه، شهدا را در تهران تشییع می کنند.
شب هنگام، جوانی 16 ساله را در خواب می بیند که در کمال زیبایی و آرامش بر روی تختی از تختهای بهشتی نشسته است.
گفت و گویی صمیمی بین آن مرد کرمانی و این جوان بهشتی صورت می گیرد و طی آن، جوان خود را جزو یکی از پنج شهید تشییع شده در تهران معرفی می کند و نام و سن و محل سکونت خانواده اش را بدین شرح بیان می دارد:
شهید حسین اکبر – 16 ساله اهل کرمان، روستای خانوک و ...
سپس شهید از مرد کرمانی می خواهد که به روستای پدر او رفته و پدر و مادرش را که همچنان پس از 24 سال چشم انتظار اویند، از محل دفن پیکر وی در تهران آگاه سازد، و در مقابل به وی قول شفاعت داده و می گوید در آن مقبره پنج شهید دفن شده اند که سومین آنها من هستم (از هر طرف که شمارش شود.)
صبح روز بعد در حالیکه مرد کرمانی از رؤیای صادقه ای که دیده بود در عجب بود، خود را مهیای سفر به روستای خانوک نمود و پس از پرس و جو محل آن روستا را پیدا کرده و با همسر خود عازم آنجا شد.
او با خود اندیشید بهترین راه برای شناسایی این شهید مراجعه به باغ بهشت این روستاست، اما در آنجا هرچه روی سنگ قبرها را خواند نامی از «حسین اکبر» نیافت.
از اهالی روستا کمک می خواهد اما آنان نیز اطلاعاتی از این شهید و خانواده اش ندارند.
ناامید به سمت خروجی ده حرکت می کند که پیرمردی را خارج ده می بیند و با خود می گوید: از آخرین نفر هم سوال خواهم کرد.
... پیرمرد روستایی، «حسین اکبر» را می شناسد و می گوید: این نام، نام محلی او در این روستا بود و اگر اهل ده از او ابراز بی اطلاعی می کردند چون 24 سال از آن زمان گذشته است. البته سنگ قبری هم برای او به نام «شهید حسین عرب نژاد» در باغ بهشت این روستا به رسم یادبود وجود دارد. در همین لحظات خودروی وانتی از کنار آنان عبور می کند و پیرمرد با اشاره به فرد داخل وانت می گوید: او پدر همان شهید است.
مرد با شنیدن این حرف بلافاصله به طرف خودرو رفته و آنرا متوقف می کند و از پدر، درباره فرزند شهیدش می پرسد. پدر شهید، او و همراهانش را به خانه دعوت می کند.
... خانواده شهید با شنیدن رؤیای صادقانه ای که مرد کرمانی دیده، متعجب و بی تاب می شوند. پدر شهید برای اطمینان کامل از حرفهای مرد، عسکهای متفاوتی را به او نشان می دهد که فرزند شهیدش را در میان آن تصاویر شناسایی کند. ۷-۶ تا عكس شهيد مي آورد. مرد کرمانی میگوید: نه، هيچکدام اينها نيست! حاج اكبر ميرود و یک عكس ديگری می آورد. مرد کرمانی با دیدن این عکس بلافاصله می گوید: بله! خودش است...
مرد کرمانی مأموریت خود را به پایان می رساند و به منزل خود در روستای کاظم آباد حرکت می کند. چند روز بعد برادرانی از بنیاد شهید آن استان به منزل او می روند و حکایت آن رؤیای صادقانه را می پرسند.
بررسی های کارشناسی از محل و تاریخ شهادت آن شهید به عمل می آید و معلوم می شود همه چیز طبق واقع است و آنرا ثبت می کنند.
آری! به واقع آن شهید گمنام دیگر نامش مشخص شده... او «حسین عرب نژاد» است.
در اوایل بهمن ماه نیز خانواده «شهید حسین عرب نژاد» همراه جمعی از اهل روستا به تهران می آیند و با شور و حال خاصی بر سر مزار فرزندشان واقع در مقبرة الشهداء مسجد فائق حاضر می شوند و آن مرد کرمانی هم حکایت خواب آن شب و صحبتهای بین خودش و حسین را در فضایی معنوی و روحانی خطاب به اهل محل و دیگران که در مسجد فائق بودند روایت می کند.
پدر شهید پس از زیارت مزار فرزندش که پس از 24 سال در خاک آرمیده می گوید: «فرزندم خود این مکان را برای دفن پیکرش انتخاب کرده، و چه جایی بهتر از جوار خانه خدا و مقبرة الشهداء و من پس از 24 سال، گویی گم کرده خود را پیدا کردم.»
«و لاتقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء ولکن لاتشعرون» سوره بقره، آیه ۱۵۴
به آنها که در راه خدا کشته می شوند مرده مگویید بلکه آنها زنده اند ولی شما درک نمی کنید.
شهیدان زنده اند الله اکبر به حق پیوسته اند الله اکبر
>> برای مشاهده گزارش و عکسهای مراسم تشییع و تدفین شهدای گمنام کلیک کنید
تصویر استاد در جمع رزمندگان اسلام - خوزستان


غفوری فرد و جلودارزاده در مجلس ؛ سید علی اکبر حسینی چهارم شد
سید علی اکبر حسینی: اکنون احساس من با دوره چهارم مجلس که اول شدم هیچ تفاوتی ندارد
سید علی اکبر موسوی حسینی، نامزد انتخابات میاندوره ای مجلس شورای اسلامی در تهران، پس از اعلام نتایج انتخابات در مصاحبه با این وبلاگ گفت: «هم اکنون احساس من با دوره چهارم مجلس شورای اسلامی که با آرای حدود یک میلیون و بعنوان نفر اول به مجلس رفتم با این دوره که به مجلس راه نیافته ام هیچ تفاوتی ندارد.»

گفتنی است بنا بر اطلاعیه ستاد انتخابات کشور، نتایج قطعی انتخابات میاندوره ای مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه تهران، ری ، شمیرانات و اسلامشهر به این شرح است:
از مجموع 3696 صندوق اخذ رای و از میان 2111037 رای شمارش شده، حسن غفوری فرد با کسب 452801 رای، سهیلا جلودارزاده با کسب 307618 رای، اسدالله بادامچیان با کسب 294861 رای و سید علی اکبر موسوی حسینی با کسب 124058 حائز اکثریت آرا شدند.
شایان ذکر است تعداد کل کاندیداها 98 نفر بود و از این تعداد، دو نفر نیاز بود که آقای حسن غفوری فرد -با حمایت اصولگرایان- و خانم سهیلا جلودارزاده -با حمایت اصلاح طلبان- به مجلس هفتم راه یافتند. آقای اسدالله بادامچیان نیز -با حمایت اصولگرایان- سوم شد و سید علی اکبر حسینی که بصورت مستقل در انتخابات شرکت کرده بود چهارم شد.
گزارش تصویری / سید علی اکبر حسینی پای صندوق رأی
حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر حسینی، روز جمعه ۲۴ آذر همگام با حضور سبز و پرشور میلیونها ایرانی در سراسر کشور با حضور در مسجد علی بن موسی الرضا(ع) واقع در میدان شهدای تهران، در انتخابات مجلس خبرگان رهبری، شوراهای اسلامی شهر تهران و میاندوره ای مجلس شورای اسلامی تهران شرکت نمود.



سید علی اکبر موسوی حسینی؛ نامزد انتخابات میاندوره ای مجلس شورای اسلامی در تهران
در صورت تمایل و برای اطلاع دیگران ؛
این عکس را در وبلاگ خود قرار دهید و این خبر را به اطلاع دوستان و آشنایان نیز برسانید

ضمنا جهت همکاری بیشتر با "ستاد مردمی علاقمندان به استاد" می توانید آمادگی خود را در قسمت نظرات اعلام بفرمایید.
مصاحبه با استاد سید علی اکبر حسینی
موضوع مصاحبه: نقش قرآن کریم در زندگی انسان

بعد از ظهر روز جمعه 10 آذر، خدمت حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای سید علی اکبر حسینی -که از طریق برنامه «اخلاق در خانواده» و «قرآن و زندگی» چهره شناخته شده ای برای مردم هستند- رسیدیم تا با ایشان مصاحبه ای با موضوع "نقش قرآن کریم در زندگی انسان" ترتیب دهیم.
س- حاج آقا سلام علیکم.
ج- علیکم السلام بر شما جوان رشید قرآنی.
س- از اینکه وقتتان را در اختیار ما گذاشتید متشکریم. پیشاپیش ولادت امام رئوف، حضرت امام رضا(علیه السلام) را خدمت شما تبریک عرض می کنیم. اگر صلاح می دانید سخن را با کلامی از امام هشتم آغاز بفرمایید.
ج- بنده هم ولادت پربرکت حضرت علی بن موسی الرضا(علیه السلام) را به شما و خوانندگان محترم این مصاحبه تبریک عرض می کنم.
کتابی هست به نام «عیون اخبار الرضا». این کتاب را مرحوم صدوق از سخنان حضرت امام رضا(علیه السلام) فراهم کرده است. در این کتاب آمده که حضرت رضا(علیه السلام) از پدرانشان از امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) این حدیث را روایت کرده اند. حدیث، حدیث بسیار پرمعنا، جالب و تکان دهنده ایست و چهار جمله دارد. جمله اول «الدنیا کُلّه جهل اِلّا مواضع العلم». دنیا سراسر نادانی است مگر جائیکه با نور علم روشن شده باشد. یعنی انسان، نادان است. نادان بدنیا می آید. مگر اینکه دلش با نور علم و دانش روشن گردد. بداند کیست؟ آفریدگارش کیست؟ بداند هدف خلقتش چیست؟ وظیفه اش چیست؟ و بداند مقصدش کجاست؟ جمله دوم «والعلم کُلّه حُجّة اِلّا ما عُمِل به». دانستن برای انسان حجتی است و هنگامی این حجت به سود انسان است که به دانایی خویش عمل کند و اگر عمل نکند، حجت بر او سنگین تر و ملامت بر او بیشتر است. جمله سوم «والعمل کُلّه ریاء اِلّا ما کان مُخلَصا». یعنی عمل، تماماً برای خودنمایی انجام می شود مگر آنکه انسان در اخلاصش بکوشد. پس باید دانست و آنگاه دانسته ها را عمل کرد و در اخلاص عمل کوشید. حال اگر دانستیم و عمل کردیم و در اخلاص عمل کوشیدیم، آیا کار تمام است یا نه؟ البته نه! به جمله چهارم توجه کنید: «و الاخلاص علی خطر حتّی ینظر العبد بما یختم له». اخلاص هم بر خطر سقوط است تا اینکه آدمی ببیند پایان کارش چه می شود. آری! هنگامی کار تمام است که وظیفه خویش را بدانیم و عمل کنیم و در اخلاص عمل بکوشیم و از آن تا پایان نگهبانی کنیم. این سخن از زیباترین سخنانی است که در کتاب شریف «عیون اخبار الرضا» آمده است.
س- باید چه کنیم که قلب ما نسبت به قرآن علاقه و اشتیاق پیدا کند؟
ج- سر آغاز هر محبت و اشتیاقی، معرفت و وقوف به پیامد آن عمل است. مثلا وقتی که شما یقین دارید در قله این کوه، چشمه گوارا و باغ مصفّاییست، رنج بالا رفتن را بر خود هموار می سازید و از سختی راه خسته نمی شوید. چون می دانید که پایان راه، زیبایی و صفا و کرامت است. کسی هم که با قرآن آشنا شود و این کلام الهی را با ژرفای جانش بخواند، نهایتاً به زیبایی و صفا و کرامت و نعمت دائم دست می یابد. بنابراین هرچه معرفتمان به پیامهای قرآن بیشتر باشد، علاقمندی و شوقمان به این آیات مُبین بیشتر خواهد شد.
س- تعالیم و معارف قرآن چه تأثیر مستقیم و ملموسی در زندگی روزمرّه ما می تواند داشته باشد؟
ج- قرآن از علم و حکمت بی کران پروردگار متعال سرچشمه گرفته و مقام بسیار بلند و محکمی پیش خدا دارد. هرکس به رهنمودهای قرآن دل بسپرد و آنرا پیشوای خود قرار دهد از هر نظر، زندگی اش توأم با خیر و برکت و آرامش و صفا و زیبایی و کمال خواهد شد.
س- آیا خواندن قرآن به تنهایی و بدون توجه به معنی و مفهوم و مقصود آن، فایده ای دارد؟
ج- الفاظ قرآن، آینه معانی هستند. وقتی که در آینه می نگریم باید چهره معانی را ببینیم. اما اگر به آینه بنگریم و چهره معانی را نبینیم، مثل کسی است که شیشه ای را می نگرد، اما در این شیشه، چهره خویش را نمی بیند. قرآن، خود، ما را به تدبّر در آیاتش فرا می خواند و تدبّر یعنی در پشت پرده لفظ، معنا را دیدن و از معنا رهنمود گرفتن.
س- تأثیر گذار ترین آیه قرآن از نظر شما کدام است؟
ج- همه آیات قرآن کریم تأثیر گذار و دارای مفاهیم عمیقی هستند. اما درک و تشخیص اینکه کدام آیات در بین آنها دارای اثرگذاری بیشتری است، بستگی به خود انسان دارد.
س- در پایان چه سخنی برای جوانان عزیز و قرآندوست دارید؟
ج- به همه جوانان متدیّن و قرآندوست مژده می دهم که با گنجینه عظیم معارف اسلامی ارتباط برقرار کرده اید. قدر این گنجینه را بدانید و هر صبح و شام، گوهری از این گنجینه را بردارید.
س- از اینکه برای پاسخگویی به سوالات ما وقت گذاشتید، بی نهایت متشکریم و برای شما آرزوی سلامتی و موفقیت داریم. التماس دعا
ج- از شما که این گفتگو را ترتیب دادید سپاسگزاری می کنم و از خداوند متعال، توفیق شما را خواستارم.
مصاحبه از: سید روح الله موسوی
مراسم سالروز درگذشت پدر استاد سید علی اکبر حسینی این هفته برگزار می شود

پس از گذشت یک سال از ارتحال مرحوم مغفور آقای حاج سید جواد حسینی (پدر بزرگوار استاد سید علی اکبر حسینی) بدینوسیله به اطلاع می رساند جلسه تذکّری برای اهداء رحمت و طلب مغفرت به روح ایشان و دیگر درگذشتگان از اهل اسلام و دعا برای تعالی درجات شهداء عالیقدر در روز پنج شنبه مورخ ۱۶/۹/۱۳۸۵ از ساعت ۱۵ الی ۳۰/۱۶ در مسجد فائق واقع در خیابان ۱۷ شهریور، کوی شهید فیاض بخش تشکیل می گردد.
آقای حاج سید جواد حسینی، ۲۰ ذی القعده سال ۱۴۲۶ هجری قمری مصادف با دی ماه ۱۳۸۴ هجری شمسی به رحمت خدا پیوست.
از سوی شورای نگهبان،
صلاحیت سید علی اکبر حسینی تأیید شد
سید علی اکبر حسینی (اخلاق در خانواده) که نامزد انتخابات میاندوره ای مجلس در تهران شده است، توسط شورای نگهبان مورد تأیید صلاحیت قرار گرفت. البته زمان انتشار قطعی اسامی داوطلبان میاندوره ای مجلس، 15 آذرماه خواهد بود.

تصویر استاد در زمان نمایندگی مردم تهران در مجلس پنجم
سید علی اکبر حسینی نامزد انتخابات مياندورهاي مجلس در تهران شد
سید علی اکبر حسینی(اخلاق در خانواده) که سابقه نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در دوره چهارم و پنجم را دارد، در انتخابات میاندوره ای مجلس هفتم ثبت نام کرد.

تصویر استاد در زمان نمایندگی مردم تهران در مجلس پنجم
شایان ذکر است انتخابات میاندوره ای مجلس شورای اسلامی، همزمان با انتخابات خبرگان رهبری و شوراهای اسلامی، ۲۴ آذر ماه برگزار می شود.
استاد سید علی اکبر حسینی در مراسم تشییع پيكر پاك پنج شهيد گمنام:
این شهدا دریچه ای از آسمان به روی مردم این منطقه بلکه مردم این شهر گشوده اند
همزمان با سالروز شهادت مولي متقيان حضرت علي (ع)، پيكر پاك پنج شهيد گمنام دوران دفاع مقدس تشييع و در محوطه «مقبرة الشهدا» مسجد فائق تهران واقع در خيابان 17 شهريور- خيابان شهيد فياضبخش به خاك سپرده شد.

در اين مراسم كه با حضور گسترده و باشكوه مردم روزهدار تهران برگزار شد، پس از اقامه نماز ظهر و عصر در مسجد عليبنموسيالرضا (ع)، حجت الاسلام و المسلمین شیخ قدرت الله نجفی در سخنانی به اهمیت ارج نهادن به مقام والای شهیدان پرداخت و سپس به امامت حجت الاسلام و المسلمین رئوفی-امام جماعت مسجد علی بن موسی الرضا(ع)-بر پیکر پاک شهدا نماز اقامه شد و بعد از آن پیکر شهدا از مسيرهاي تعيين شده تشييع و در مسجد فائق به خاك سپرده شد. هنگام دفن شهدا مردم با خواندن زيارت عاشورا به شهدا خوش آمد می گفتند. نکته ای هم که بسیار جالب و دلنشین بود این بود که بلافاصله پس از انجام مراسم دفن، باران قشنگی شروع به باریدن کرد که نشانه نزول رحمت الهی به برکت حضور شهدا بود.
در طول مسير تشييع، مردم با عزاداري،سالروز شهادت حضرت علي (ع) و ياد شهدا را گرامي داشتند.
همچنين در اين مراسم، مردم با سردادن شعارهاي «اين گل پرپر از كجا آمده، از سفر كرببلا آمده»، «شهيدان زندهاند اللهاكبر، به حق پيوستهاند اللهاكبر» ،«واي علي كشته شد، شير خدا كشته شد»، پيكر پاك شهدا را همراهي كردند.
سردار سرتيپ پاسدار ميرفيصل باقرزاده، رئيس بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس هم كه در اين مراسم حضور داشت،با گراميداشت ياد و خاطره شهدا به ويژه شهداي گمنام، خاطراتي از تفحص و تشييع آنها در شهرهاي مختلف كشورمان بيان كرد.
وي اظهار داشت: به خاكسپاري شهيدان گمنام در هر محلي براي آن محله سعادتي بزرگي محسوب ميشود.
سپس حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر حسینی-امام جماعت مسجد فائق و مسئول برگزاری این مراسم- به سخنرانی در جمع پرشکوه مردم پرداخت. وی سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: سلام بر امیرالمؤمنین، سلام بر فرزندان امیرالمؤمنین، شهدای گمنام. امیرالمؤمنین هم گمنام است؛ ما امیرالمؤمنین را نمی شناسیم؛ بشر او را نمی شناسد. آسمانیان می شناسند. و این شهدا در آسمان محشور اند و مشهور. هر چند که در زمین، گمنام اند و بی نشان. و این یعنی آنها در راه خدا از نام خود هم گذشتند و خواستند بی نام و نشان به محضر محبوب وارد شوند.

وی در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: چند ماه پیش، قبل از اینکه این جریان محقق شود و ما یک چنین برنامه ای برای شهدا داشته باشیم، برادری پیش من آمد و گفت:«من خواب دیدم از آسمان آتش می بارد... اما وقتی به این منطقه رسیدم آسمان، باز و آبی بود و نسیمی خوش گوار و دلپذیر می وزید...» ما نمی دانستیم چه می گوید! اما امروز این برادر عزیز پیش من آمد و گفت: «آن خوابی که تعریف کردم یادت هست؟ تعبیر این خواب این است که این شهدا می آیند و اینجا را امن و امان می کنند.» و براستی که این شهدا دریچه ای از آسمان به روی مردم این منطقه بلکه مردم این شهر گشوده اند.
وی در ادامه گفت: دفن شهدا در اینجا پیامهای بسیاری برای ما دارد. اینگه «و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدّمت صوامع و بیع و مساجد یذکر فیه اسم الله»یعنی اگر شهات شهیدان، رشادت دلیران و دلاوری شیرمردان نبود، امروز نه مسجدی و نه کلیسایی باقی نمی ماند. دشمن همه را ویران می کرد.
وی افزود: پیام دیگری که این شهدا برای فرزندان من و شما دارند این است که «موت فی عزّ خیر من حیات فی ذل» مرگ با عزت بهتر است از زندگی با ذلت. ما جان در راه خدا می دهیم؛ جان در راه ایمانمان می دهیم؛ جان در راه قرآنمان می دهیم و جان در راه حفظ استقلال میهن و کشور و سرزمین مقدسمان می دهیم. این پیامها را صبح و شام فرزندان شما که از کنار این زیارتگاه می گذرند در می یابند و به جانشان می پذیرند. ... و پیامهای فراوان دیگری هم دارد که آسوده شبی خواهد و خوش مهتابی.
امام جماعت مسجد فائق سخنان خود را اینگونه به پایان رساند: مادر شهیدی پیش من آمد و گفت: «فرزند شهید من گم شده؛ من امیدوارم بین این گمنام هایی که می آیند فرزند شهید من هم باشد» شهدا اینقدر عزیز اند.
استاد سید علی اکبر حسینی پس از دعا کردن سخنان خود را با این بیت خاتمه داد: خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار.
یکی از جوانانی که خانه شان در همین محله، نزدیک زیارتگاه شهدا است امروز در وبلاگش مطلب قشنگی نوشته بود و در قسمتی از آن آورده بود: "جمعيت بقدري زياد بود كه وقتي وانت اول را خالي كردند وانت دوم نمي توانست حركت كند. بالاخره با هر زحمتي بود به وانت دوم پيغام دادند تا شهدا را به مردم بسپارد تا با همراهي مردم عزيزان را بياورند روي سكو."
و در پایان مطلبش هم این جمله زیبا را : "خوشحاليم كه شهدا را همسايه خود مي بينيم و خوشحاليم بچه محل هايمان شهداي گمنام كم سن و سالي هستند كه ميتوانيم برويم كنارشان و عقده هايمان را باز كنيم." برای مشاهده مطلب این دوست عزیز درباره شهدا اینجا کلیک کنید .
گزارش تصویری / مراسم تشییع و تدفین پیکر شهیدان گمنام

--> جهت مشاهده بقیه عکسها روی ادامه مطلب کلیک کنید:
جلسه شورا یاری منطقه ۱۲ تهران در حضور استاد سید علی اکبر حسینی
( مسجد فائق - تابستان ۱۳۸۵ )



سخنرانی استاد در جمع افراد سپاهی در اوشان
مرداد ۱۳۸۵

استاد در حال آبیاری باغچه کوچک منزل خود
فروردین ۱۳۸۵

در زمان مدیریت کل آموزش و پرورش استان تهران
در سال ۱۳۶۱

بازتاب خبر تجدید چاپ کتاب " اخلاق در خانواده
انتشار خبر چاپ کتاب " اخلاق در خانواده " در خبرگزاری ها و روزنامه ها بازتاب نسبتا گسترده ای داشت
خبرگزاری انتخاب با انتشار خبری که عیناً از این وبلاگ کپی شده بود ولی متاسفانه منبع آن ذکر نشده بود، خبر تجدید چاپ کتاب اخلاق در خانواده را منعکس کرد. لینک این خبر: کلیک کنید

خبرگزاری آفتاب نیز در بخش اخبار ویژه خود این خبر را با تیتر "حضور دوباره اخلاق در خانواده" منتشر کرد. متاسفانه این خبرگزاری هم منبع خبر را منتشر نکرد. لینک خبر آفتاب: کلیک کنید
روزنامه همشهری هم در صفحه خبرهای داخلی و در ستون "گفته می شود" (خبر چهارم) ، خبر چاپ مجدد کتاب اخلاق در خانواده را به نقل از آفتاب نوشت. لینک خبر روزنامه همشهری: کلیک کنید.
روزنامه صدای عدالت نیز همانند روزنامه همشهری به نقل از خبرگزاری آفتاب این خبر را چاپ و منتشر کرد.
خبرگزاری ايران اکونوميست هم این خبر را پوشش داد: کلیک کنید
مراسم تشییع پیکر مرحوم آیت الله سید محمد علی حسینی تهرانی
همانطور که در خبر قبلی از طریق همین وبلاگ به اطلاعتان رسید، آیت الله حاج سید محمد علی حسینی تهرانی (دایی استاد سید علی اکبر حسینی و همچنین داماد مرحوم آیت الله العظمی شاه آبادی) روز شنبه، نهم اردیبهشت ماه دار فانی را وادع گفته و به دیدار باقی شتافتند.
مراسم تشییع و اقامه نماز بر پیکر ایشان و تدفین، دیروز در قم انجام شد. ابتدا در مسجد امام حسن عسگری(ع) اقامه نماز بر پیکر ایشان به امامت حضرت آیت الله العظمی جواد تبریزی انجام شد. سپس تشییع به سمت حرم مطهر حضرت معصومه(س) انجام شد و در حلقه بستگان، علما و یاران در قبرستان شیخان به خاک سپرده شد. روح پر فتوح این عالم بزرگوار شاد و یاد سبزش گرامی باد.

*** بقیه عکس ها در ادامه مطلب:
درگذشت آیت الله سید محمد علی حسینی تهرانی
آیت الله سید محمد علی حسینی تهرانی، دایی استاد سید علی اکبر حسینی دیشب در منزل خود در تهران دار فانی را وداع گفتند.

از خدای متعال برای آن عالم وارسته، فقیه اهل بیت عصمت و طهارت، آرزوی علوّ درجات، و برای بازماندگان طلب صبر و اجر داریم.
جهت اطلاع عموم: مراسم تشییع در تهران ساعت ۹ صبح روز دوشنبه مورخ ۱۱/۲/۸۵ از مسجد بزرگ لاله زار تهران برگزار می گردد. ادامه مراسم تشییع در قم ساعت ۱۶ روز دوشنبه از مسجد امام حسن عسگری(ع) به طرف صحن مطهر انجام خواهد شد. ضمنا مجلس ختمی در همین روز و بعد از نماز مغرب و عشاء در حسینیه شهدا خیابان صفاییه قم برگزار می گردد.
کتاب " اخلاق در خانواده " تجدید چاپ شد
کتاب " اخلاق در خانواده " می تواند خانواده شما را از اخلاق و محبت، سرشار و بانشاط سازد.
کتاب مفید و محبوب " اخلاق در خانواده " تالیف استاد سید علی اکبر حسینی، برای چهاردهمین بار و به تیراژ ۵۰۰۰ جلد چاپ شد.

تصویری از طرح جدید روی جلد کتاب اخلاق در خانواده
برای تهیه کتاب می توانید:
۱- با ایمیل akhlaghdarkhanevadeh@gmail.com در ارتباط باشید.
۲- با تلفن 09121516195 تماس حاصل نمایید.
۳- از طریق "انتشارات مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)" اقدام فرمایید.
---
ناشر کتاب هم در این زمینه توضیحات جامعی داده است که خواندن آن خالی از لطف نیست:
... پس از گذشت حدود ۱۵ سال از آخرین چاپ کتاب اخلاق در خانواده، به فکر افتادیم که برای پاسخگویی به درخواستهای مکرر و نیاز خانواده ها -خصوصا جوانان- مجددا این کتاب راهگشا و مفید را منتشر کنیم. لذا با کسب اجازه از مؤلف محترم و با حروف چینی و صفحه آرایی و طراحی روی جلد جدید، همراه با اضافاتی مثل پاورقی ها، خلاصه زندگی و چند تصویر از مؤلف، کتاب را به علاقمندان تقدیم کنیم. توضیح اینکه این کتاب شامل نامه های بینندگان برنامه تلویزیونی اخلاق در خانواده و پاسخ های دقیق و کاربردی استاد سید علی اکبر حسینی به این نامه هاست؛ بنابراین هر بخش و هر نامه از این کتاب را که بگشایید، مطلبی مستقل و پندآموز و زیبا درمی یابید. این کتاب طی سالهای گذشته در ۱۳ مرحله چاپ و مجموعا حدود ۱۰۰ هزار جلد، نشر و توزیع شده و چندین سال است که در بازار کتاب، نایاب شده است. امیدواریم چاپ مجدد آن در این مرحله که در تیراژ ۵۰۰۰ جلد انجام شده، خدمتی به فرهنگ و اخلاق جامعه باشد.
عکس استاد در جوانی - در زمان مدیریت مدرسه علوی و در جمع دانش آموزان

عکس استاد در تظاهرات قبل از پیروزی انقلاب اسلامی - سال ۱۳۵۷
نفر دوم از سمت راست، استاد سید علی اکبر حسینی هستند:

برنامه حکمت های بهاری در بهار ۱۳۸۵
با عرض سلام خدمت شما خوانندگان محترم و آرزوی سالی پر خیر و برکت برای شما؛
خدمت رسیدم تا زمان پخش برنامه حاج آقای حسینی را در ایام نوروز اعلام کنم.
ایشان هر شب تا پایان تعطیلات در برنامه ضبط شده "حکمت های بهاری" که از شبکه قرآن سیما پخش می شود ساعت ۸ صبح به صحبت و بیان نکات ارزشمندی در این بهار زیبا می پردازند. یاد آور می شوم که تکرار این برنامه هم ساعت ۲۳:۳۰ شب می باشد.
موفق باشید
برنامه قرآن و زندگی 13 اسفند 1384 – موضوع : تشکر و سپاسگزاری کردن
مجری: ...با عرض سلام و ادب خدمت شما بینندگان عزیز. با برنامه قرآن و زندگی امروز هم این توفیق را داریم که از سخنان و مطالب ارزشمند و آموزنده معلم قرآن و اخلاق، حضرت حجه الاسلام و المسلمین حاج آقای سید علی اکبر حسینی استفاده کنیم.
حاج آقا: [سلام علیکم. ممنون. صبح شما بخیر] بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین. بنده هم سلام و احترام و صمیمیت و تبریک خود را –بمناسبت ولادت حضرت امام محمد باقر(ع)- خدمت شما بینندگان گرامی و همه همکاران عزیز این برنامه تقدیم می کنم و موفقیت و خوشبختی و سعادت شما و خانواده محترم شما را از خدای متعال خواستارم. اگر صلاح بدانید سخن را با آیه کریمه ای از قرآن کریم آغاز کنیم که همه قرآن درس زندگی است و آیه آیه اش راز خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت. این آیه کریمه در سوره لقمان است. خدای متعال می فرماید: «و لقد اتینا لقمان الحکمه» ما تمام حکمت را به لقمان آموختیم. حکمت یعنی چه؟ در ادامه این سخن حکمت را معنا می کنیم؛ اما خود خدای متعال در جمله بعدی برای این سخن بیانی آورده است. آن حکمت چیست؟ «ان اشکر لله» که ای انسان! شکرگزار خدای خویش باش. «و من یشکر فإنما یشکر لنفسه» و البته هرکس که شکرگزاری کند، سپاسگزاری کند، به سود خویش سپاسگزاری کرده. «و من کفر فإن الله غنی حمید» و آن کسی که ناسپاسی کند، خدای متعال هم غنی است و هم ستوده؛ به خلقش هیچ نیازی ندارد. «یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید» ای همه مردم! شمایید که به خدا نیازمندید. خدا به هیچ بنده ای از بندگانش، به هیچ آفریده ای از آفریدگانش، نیاز ندارد. او غنی و حمید است. هم ثروتمند است و هم ستوده است. اهل بخل و خسّت نیست. مورد حمد و ستایش همه است. بنابراین، خدای متعال در این آیه کریمه قرآن، تمام حکمت زندگی را شکر او معرفی می کند؛ و کسی که به شکر خداوند دست یافته باشد، او به تمام حکمت زندگی دست یافته و این سخن، سخن بسیار والاییست.
این سخن را ضمیمه کنید به این بیان رسول خدا(ص) که فرمودند: لم یشکر الله من لم یشکر الناس. خدا را شکر نگفته آنکسی که مردم را شکر نگوید. اگر این دو تا را به هم بیامیزید، خلاصه معنایش این می شود که تمام حکمت زندگی، شکرگزاری از خدای متعال و شکرگزاری از خلق خداست. یعنی اگر کسی می خواهد نسیم خوشبختی را در این آستانه بهار بسوی خانه اش بیاورد و جانش را به این نسیم بهاری بسپرد، باید زبان به شکر خدا و شکر خلق خدا بگوید. مخصوصا فرزندان، شکر پدر و مادر را بگویند که در همین سوره –در ادامه سخن- خدای متعال می فرماید: «وصّینا الانسان بوالدیه» ما انسان را به پدر و مادرش سفارش اکید کردیم. بعد در پایان می فرماید: «ان اشکر لی و لوالدیک الی المصیر» ای انسان! شکرگزار من باش و شکرگزار پدر و مادرت؛ و بدان که بازگشت بسوی من است و من هستم که به حساب اعمال تو می رسم. به حساب شکرگزاری و یا -خدای نکرده- ناسپاسی تو خواهم رسید و پاداش و کیفر خواهم داد. بنابراین خوب است که همه ما زبان به شکر پروردگار متعال بگشاییم؛ هرچند که توان ادای شکر او را نداریم. ما غرق نعمتهای او هستیم و امواج لطف و نعمت خدا، مثل امواج دریا مرتبا بسوی ما حرکت می کند و ما را پاکیزه و نورانی و شاداب می گرداند. نمی توانیم شکر این همه امواج را بگوییم. اما یک سخن بسیار زیباییست از امام باقر(علیه السلام) که امام صادق از پدر ارجمندشان نقل می کنند. که امروز، روز میلاد این امام بزرگوار است؛ می فرمایند که : تمام الشکر اعتراف لسان السر خاضعا لله تعالی بالعجز عن بلوغ شکره. خیلی جمله زیباییست. ای کاش همه بینندگان ما، زبان قرآن و زبان عربی را خوب می دانستند که بدون واسطه از معنای این سخن ناب بهره می بردند. می فرمایند: تمام شکر، این است که با زبان سر و درون، با ژرفای درونت اقرار کنی که خدایا نمی توانم!
شکر تو چه سان کنم که شاید از جز تو، سنای تو نیاید
گر هم نکنم سنا، چه گویم؟ نطقم به چه کار دیگر آید؟
بنابراین عادت کنیم، خودمان را تمرین دهیم به شکر از خلق خدا و هم شکر از خدای متعال. در آغاز سخن، من این حدیث را هم از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل می کنم که در سایه این سخن و در نسیم این سخن، همه خانه ها و خانواده ها، خرّمی و شادابی و نشاط بهاری را دریابند. پیغمبر اکرم می فرمایند: هر کس که این چهار صفت در او باشد، خدای متعال همه بدیهای او را به خوبی تبدیل می کند و هیچ بدی در وجود او نمی ماند. اعضای خانواده ای که این چهار صفت را داشته باشند، همه بدیها از این خانواده، رُفته می شود، روبیده می شود و بیرون ریخته می شود. خانه پاکیزه، دلها شاداب و خرم و پرنشاط. یکی حیا مندی(= شرمندگی برخاسته از عقل و فضیلت) ، دومی صدق و راستگویی ، سومی حُسن خُلق(= گشاده رویی، خوش برخوردی) ، و چهارم که مورد بحث ماست، شکر و سپاسگزاری. ان شاءالله این چهار صفت، هم در خانه ما نسیمش بوزد و هم در خانه شما؛ و خانه تان را با این نسیم بهاری، خرم و شاداب و خوشبخت و سعادتمند کنید و عطر زیبای بهاری را با مشام جانتان ببویید و زندگی را دوباره با شکوفایی آغاز کنید.
مجری: حاج آقا ممنونم از این مقدمه بسیار زیبا، جامع و کاملی که عنایت فرمودید. اگر اجازه بفرمایید گزارش خانواده خوشبخت آماده پخش است، با هم ببینیم. ...
عکس استاد سید علی اکبر حسینی در 40 سالگی
