مصاحبه با مجله‌ی ساعت صفر

لحظه ای که می‌خواستم پشت تلفن برای اولین بار قرار گفت‌و‌گو را هماهنگ کنم، ناخودآگاه هیجان و اضطراب داشتم. صدایی که سال‌ها از تلویزیون همراه با چهره ای آرامش بخش دیده بودم، حالا با تواضع پیشنهاد من برای جلسه ی گفت‌و‌گو را می پذیرفت. این شد که 2 ساعت مانده به اذان ظهر، در مسجد فائق که حالا بعد از سال‌ها فعالیت در مسئولیت‌های مختلف، بیش‌تر وقت این روحانی مهربان در آن‌جا می گذرد، صحبت ما آغاز شد. استاد سید علی اکبر حسینی هرچند در طول این سال‌ها نمایندگی مجلس شورای اسلامی، ریاست آموزش و پرورش شهر تهران و مسئولیت‌های اجرایی دیگری را بر عهده داشته، هنوز هم بعد از سال‌ها با نام حسینی اخلاق در خانواده شناخته می شود. صدای گیرا و چهره‌ی دوست داشتنی او هنوز هم برای نسل ما و بزرگ‌تر های ما، نوستالژی محسوب می شود.

 

حسینی اخلاق در خانواده

حاج آقا من افتخار داشتم با جوانان بسیاری، به عنوان دوست یا مشاور ارتباط داشته باشم. وقتی با جوان ها صحبت می کردم، به خصوص الان که وضعیت زندگی ها و ازدواج ها خیلی سخت است و مشکلات زندگی هم زیاد است و هزینه ها سنگین، جوان ها دچار یک تضادی هستند. می گویند اگر قرار است درس بخوانیم چگونه ازدواج کنیم، اگر ازدواج کنیم چگونه درس را ادامه بدهیم. یک سردرگمی و بلاتکلیفی وجود دارد این جا. واقعا چه باید کرد؟

بستگی به مقصدشان دارد و آن همتی که برای درس می خواهند به کار گیرند. یقینا درس خواندن با ازدواج کردن تباین هایی دارد. ازدواج وقتشان را می گیرد. درآمد بیش‌تر برای زندگی‌شان را می طلبد. مخارج افزون‌تر به عهده‌شان می گذارد. کسانی که می خواهند درس بخوانند باید یک ریاضت نفسانی بر خودشان هموار کنند و ازدواج را چند سالی به تاخیر بیاندازند. یا این‌که یک ازدواج ساده ای بگیرند و هم‌خانه بودن با همسر را به بعد موکول کنند. درهرصورت یک کش و قوسی دارد و این کش و قوس را خودشان باید در میزان تمناهای خودشان حل کنند. مثلا دختر و پسری که ازدواج می کنند، طبعا مثل گذشته نمی توانند درس بخوانند، مگر این‌که شرایط را ساده کنند و بر یک‌‌دیگر نگیرند. این ازدواج دانشجویی است. اگر این‌گونه رفتار کنند هم می توانند درس بخوانند و هم می توانند زندگی ساده ای داشته باشند و بعدا می توانند زندگی‌شان را تمام و کمال کنند.

خوب فرض کنید جوانی که می خواهد ازدواج اسلامی و مهدوی داشته باشد، زیبایی ظاهری چند درصد انتخابش را تشکیل دهد؟ یک عده می گویند شما بروید دنبال زیبایی باطنی و دین و زیبایی ظاهری اهمیت چندانی ندارد، و عده ای هم برعکس. چقدر زیبایی باید برای یک جوان مهم باشد؟

شما به گل علاقه مندی. خب گل را همه دوست دارند. چرا، چون زیباست و لطیف. بنابراین زیبایی طبع انسان است و خواست روحی و عمیق انسان است. نمی شود از آن گذشت، اما می توان اهم و مهم کرد. کسی که زیباست اما خوش اخلاق نیست، بداخلاق است. یک کسی کمتر زیباست اما خوش اخلاق است. در حقیقت آن هم که خوش اخلاق است یک زیبایی دارد که بر زیبایی ظاهرش می افزاید. بنابراین توصیه بنده این است که دنبال زیبایی ظاهری هم باشند اما اصل، زیبایی ظاهری نباشد. بلکه اصل خوش اخلاقی و دین‌داری باشد. 

حاج آقای حسینی، شما خودتان چه‌طور با حاج خانم آشنا شدید و ازدواج خودتان به چه صورت بود؟ یک مقدار از خودتان برایمان بگویید!

بنده الان 72 ساله هستم. وقتی که 22 ساله بودم، مادرم با موافقت بنده رفتند خواستگاری. وقتی که آمدند به من یک توضیح مختصری دادند و من به ایشان گفتم که این خانواده را باید بهتر شناخت. ایشان به من گفتند: «مادر! از خانه‌شان صدای اذان شنیده می شود! معلوم است که متعهد به اذان و نماز هستند.» و ما هم تحقیق بیش‌تر کردیم و همین ملاک برای ما کافی بود تا بقیه‌ی شرایط را تحت این ملاک قرار دهیم و اعتماد کردیم و خدا را شکر ازدواج کردیم.

از مراسم و جشن ازدواجتان هم بفرمایید. چه‌طور برگزار شد؟

خانه‌ی کوچکی داشتیم. مهمان به اندازه‌ی ظرفیت خانه دعوت کردیم. و اطعامی دادیم و ولیمه ای و ازدواج کردیم.

شما یک ازدواج سنتی داشتید. البته به فراخور زمان شما طبیعتا باید هم سنتی برگزار می شد. اما الان بحثی حتی در قشر مذهبی هست، که با توجه به شرایط جامعه باید ازدواج، سنتی و از طریق خواستگاری رسمی باشد یا نه؛ مدرن باشد و جوان‌‌ها خودشان با هم آشنا شوند و انتخابشان را بکنند و در مرحله‌ی بعدی خانواده ها را وارد تصمیم گیری کنند؟

هر کدام که میسر باشد. غرض، آشنایی و شناسایی است. گاهی از طرف مرد یکی آشنایی هایی صورت می گیرد. گاهی از طریق خانواده آشنایی صورت می گیرد. بستگی دارد به موقعیت این دو جوان و براساس این موقعیت، اول آشنایی صورت بگیرد و بعد هم ان‌شاءالله ازدواج کنند. منتها رعایت حدود شرعی در روابط دختر و پسر تا قبل از محرمیت، چه در ازدواج سنتی و چه در ازدواج مدرن، خیلی مهم و ضروری است.

در مورد گذاشته ها صحبت کردیم. خود شما رابطه‌تان با خانوده در زندگی شخصی، مهربان است یا نه؟ حاج آقای حسینی که ما در بیرون از منزل می بینیم و خندان و خوش‌رو هستند، وقتی به منزل می‌روند چه‌طور رفتار می کنند؟

این را باید از خود حاج خانم و فرزندان سوال کرد! از من سوال کنید می گویم خیلی عالی. ولی باید بهتر باشد ان‌شاءالله.

حسینی اخلاق در خانواده

 

الان که به‌هرحال سن حضرتعالی بالا رفته، اما قدیم‌ترها که جوان بودید در خانه هم کار می کردید؟ در امور خانه یا پختن غذا؟

حتما! در زندگی مشترک، کارها باید مشترک باشد. مخصوصا اوقاتی که خانواده به علتی، بیماری دارند، اشتغال دارند، مشکلی دارند، حتما در حد وسع و توانم کمک کردم و می کنم.

یعنی غیر از نیمرو که غذای بین‌المللی آقایان است، غذایی دیگر هم بلدید درست کنید؟!

(با خنده) بله! آبگوشت هم درست می کنم! خیلی هم سخت نیست درست کردنش!

بعضی خانواده ها به خصوص مذهبی‌ترها وقتی می خواهند جوانانشان را عروس و داماد کنند، بعد از بررسی همه‌ی جوانب و مشورت‌ها، تازه به سراغ استخاره می روند. آیا این کار از نظر شما درست است؟ آیا ما همچنین جایگاهی داریم برای استخاره؟ فرض کنید مورد به ظاهر منطقا خوب به‌نظر برسد، اما استخاره بد می آید. به این منطق بیش‌تر تکیه کنیم یا به آن استخاره؟

آن‌چه در ازدواج مهم است، شناخت است. آشنایی و شناخت و شناسایی هم به وسیله‌ی گفت‌‌و‌گو کردن با عروس یا داماد و در مرحله‌ی بعد پرس‌وجو کردن از خویشان، اقوام، دوستان، آشنایان. از طریق این بررسی، انسان به یک اطمینانی می رسد. اگر به اطمینان رسید دیگر استخاره لازم نیست. استخاره آن جایی است که انسان در تحیر باشد. نه می تواند رها کند و نه می تواند اقدام کند. در این صورت برای رهایی از تحیر استخاره می کند. اما در غیر این موارد لزومی بر استخاره نیست.

این تحیر را یک مقدار برای ما توضیح می دهید؟ ما هر کاری را که می خواهیم انجام دهیم درصدی از خطا را دارد. آیان این درصدی از خطا را می شود گذاشت به حساب تحیر و پای استخاره را به میان آورد؟

خیر! مقام استخاره مقامی است که شما در یک بیابانی گیر افتادی، دو تا مسیر هست، نه ردپایی هست نه هیچ نشانه ای. شما استخاره می کنی که کدام راه را بروی. پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به ابن مسعود می فرمایند: «یا بن مسعود، اذا علمت عملا فاعمل بعلم و عقل» یعنی کاری را که می خواهی انجام دهی، کار را با آگاهی و درایت و عقلانیت انجام بده. بنابراین آنچه در اسلام مهم است عمل کردن بر طبق آگاهی و عقلانیت است. هیچ‌وقت در دستورات شرع نیامده است که آن‌چه را که می دانید استخاره کنید. من خودم 6 فرزند دارم و برای ازدواج هیچ‌کدام استخاره نکردم. تحقیق کردیم، بررسی کردیم، مشورت کردیم و وقتی به اطمینان رسیدیم اقدام کردیم و عمل کردیم.

حاج آقا یک روایت عاشقانه از زندگی حضرت زهرا و امیرالمؤمنین(علیهما السلام) برای ما تعریف می کنید.

پس از شهادت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، امیرالمؤمنین(علیه السلام) این جمله را فرمودند که: «قسم به خدا فاطمه کاری نکرد که من ناخشنود باشم و من هم در این مدت رفتاری نداشتم که فاطمه ناخشنود شود.» اگر به این جمله درست دقت شود، کمال صمیمیت را و مهربانی و صفا را در این جمله خواهیم دید.

رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) هم می فرمایند: «این‌که به همسرت بگویی دوستت دارم، هرگز از یادش نمی رود.»

عده ای از جوانان مخاطب ما، الان متاهل هستند و ازدواج کرده اند. طبیعتا زندگی بدون اختلاف ممکن نیست. ملاک زن و شوهر برای حل اختلافشان چه باید باشد؟

عقد پسر و عروس بنده را امام خمینی(ره) خواندند. در پایان یک توصیه‌ی ساده اما راه‌گشا به آن‌ها داشتند که : «با هم بسازید، با هم رفیق باشید...» و همین جمله را چند بار تکرار کردند. واقعیت هم همین است. سازگاری، عقلانیت و درک متقابلی که زوجین از روحیه‌ی یک‌دیگر دارند، خیلی مهم است. گاهی مرد می تواند گذشت کند، گاهی زن می تواند گذشت کند، گاهی هردو می توانند بگذرند. و البته در مراحل بالاتر هم باید به یک فرد مورد اعتماد رجوع کرد و با او مشورت کرد و مشکل را با او در میان گذاشت.

در جامعه‌ی امروز یک سری از خانواده ها می گویند باید مردسالاری باشد، بعضی می گویند باید زن سالاری باشد و عده ای دیگر هم طرفدار فرزندسالاری هستند! زندگی اسلامی و مهدوی، چی سالار است؟

زندگی مهدوی، مهدی سالار است. خدا سالار است. مرد سعی می کند طبق آن‌چه خدا دستور داده عمل کند. زن سعی می کند براساس دستورات خداوند عمل کند. فرزندان هم تلاش می کنند که رعایت حرمت پدر و مادر را در حد کمال و تمام داشته باشند.

 

مجله‌ی ساعت صفر، شماره‌ی 14، آذر 1390

حسینی اخلاق در خانواده

مهمترین عامل تحکیم خانواده، سازگاری است

مصاحبه فصلنامه «راه تربیت» با استاد سید علی اکبر حسینی

...چندسال پیش یک زن و شوهری با کمال جدیت به من می گفتند که ما می خواهیم از هم جدا شویم و هردو هم احساس رضایت می کردند. من نگاهی به آنها کردم و دیدم چهره ها بسیار خسته است. سپس 200هزار تومان آوردم و گفتم: «شما می خواهید طلاق بگیرید؟» گفتند: «آری.»، گفتم: «عیب ندارد، یک مشهد بروید زیارت کنید برگردید و به من خبر دهید.» ....رفتند و برنگشتند! و من هم قضیه را فراموش کرده بودم تا اینکه بعد از دوسال در منزل را زدند و .....

 

وجه تمایز خانواده در اسلام با سایر مکاتب را بصورت کوتاه و خلاصه بیان نمایید؟
عاطفه خانوادگی در بشر و حتی در حیوانات هم بصورت محدودی وجود دارد؛ تکریم و تعظیم خانواده در اسلام بسیار ممتاز است. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: «ما بنی فی الاسلام بناء احب الی الله من التزویج» یعنی هیچ بنایی در اسلام محبوب تر از بنیان خانواده برپا نشده است. این نگاه، ویژه اسلام و مسلمانان است. علاوه بر این خدای متعال، خانواده را کانون مودت و رحمت معرفی می کند. زن و شوهر براساس مهرورزی و دلسوزی با هم زندگی می کنند و در حقیقت دوگانگی را در همه ابعاد تا آنجایی که می توانند از بین خود برمی دارند.

به نظر شما، خانواده متعادل یا خانواده مطلوب، چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟
خانواده مطلوب، خانواده ای است که زن و شوهر و در پی آن فرزندان، احساس آرامش کنند؛ یعنی خانواده ای که در آن نیازهای انسان برآورده شود. لذا اگر زن و شوهر بتوانند نیازهای مختلف روحی، عاطفی، جسمی و جنسی خود را با کمک یکدیگر برآورده سازند، این آرامش تحصیل می شود. چنین خانواده ای مطلوب اسلام است. قرآن کریم می فرماید: «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها» خداوند متعال رسیدن به سکون و آرامش را هدف ازدواج معرفی می کند.

مهمترین عامل تحکیم و تقویت خانواده مطلوب از دیدگاه اسلام کدام است؟
یکی از مهمترین عوامل تحکیم خانواده سازگاری با یکدیگر است؛ یعنی اینکه زن و شوهر با کم و زیاد هم بسازند. البته اینگونه نیست که زن و شوهر تمام ویژگی های مطلوب را داشته باشند، کم و زیاد دارد. منتها با این کم و زیاد باید بسازند و در عین حال با رفاقت زندگی کنند، نه با قانون؛ چون قانون پشتیبان و حصار خانواده است و درون خانواده باید با لطافت، اخلاق و رفاقت سپری شود.
مورد دیگر این است که صبور باشند، در مقابل برافروختن همسرشان فوری برافروخته نشوند، همواره قدردان باشند؛ مثلا اگر شوهرشان به خانه آمده و میوه خریده است، نگویند وظیفه اش بوده. همین که وظیفه اش را انجام می دهد باید مورد شکر و سپاس قرار گیرد. دیگر اینکه عطوف باشند؛ یعنی مهربانی خودشان را مرتب اظهار نمایند. نسبت به یکدیگر عاطفه و دلسوزی داشته باشند؛ اگر یکی بیمار شد دیگری پهلوی او بنشیند، اگر از شدت بیماری و درد، خوابش نمی برد، در حد توان در کنارش بیدار بنشیند، برای او طلب شفا کند، سوره حمد بخواند، شربتی برایش بیاورد و بطور کلی با او هم دردی کند.

چه عواملی در پویایی این خانواده سلسله وار دخیل می باشند؟
برای پاسخ به این سوال تنها به یک مصداق اشاره می کنم. مثلا اگر شوهر برای نماز شب بیدار می شود و خانمش هم دوست دارد بیدار شود، ولی خواب آلود است، اندکی آب به صورت او بپاشد تا بیدار شود؛ یعنی یکدیگر را در طریق عبادت و افزایش معرفت و حکمت کمک کنند. آبادانی خانه به روشن بودن چراغ حکمت است. مخصوصا مرد باید سعی کند که سطح معرفت خانمش بالا رود، زن هم باید کمک کند تا شوهرش در کسب معرفت موفق تر باشد؛ یعنی همانگونه که در خانواده غذای جسمانی تهیه می شود و گرد هم می نشینند و میل می کنند، غذای معرفتی، عبادی و روحانی هم باید تهیه شود تا این خانواده، بالنده و پویا باشد وگرنه راکد می شود و رکود نیز دل زدگی می آورد؛ لذا باید برای اینکه دل زدگی پیش نیاید باید این پویایی را مرتبا تقویت کنند.

تربیت فرزندان در کارآمدی خانواده چه تاثیری دارد؟
تربیت فرزندان، امری فطری است، ولی این اتکا به فطری بودن نباید ما را از کسب آگاهی در تربیت آنان بازدارد. پدر و مادر اطلاعات تربیتی خود را بالا ببرند و بدانند که با فرزندشان چگونه صحبت کنند و چگونه آنان را اکرام نمایند، چون اساس تربیت در اسلام، اکرام فرزند است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) می فرمایند: «اکرموا اولادکم و احسنوا آدابم» یعنی زیربنای تربیت، آن احساس کرامتی است که فرزند باید بوسلیه پدر و مادر دریافت کند. پس از آن، پذیرنده آداب نیکو هم خواهد شد.

برای اینکه در خانواده، پدر، مادر و فرزندان با همدیگر روابط سالم و سازنده ای داشته باشند، چه راهکارهایی را پیشنهاد می کنید؟
وقتی زن و شوهر روابط سالم داشتند، فرزندان هم طبیعتا به این روابط سالم اقتدا می کنند، ولی اگر پدر و مادر با هم تند و خشن و زشت رفتار کردند، بچه ها هم عکس خود را در این آینه می بینند و همان طور زشت و خشن رفتار می کنند؛ مثلا وقتی مادری به فرزند کوچک خود می گوید: «به تو میگم» ، آن فرزند یاد می گیرد و همینطور صحبت می کند. مادر می گوید: چرا بی احترامی کردی؟ درحالیکه آن بچه اصلا نمی داند این بی احترامی چیست؟! می گویند زبان، زبان مادری است؛ یعنی اگر شما در خانه فارسی صحبت کنید هیچ وقت فرزند شما عربی یاد نمی گیرد، تربیت هم، تربیت مادر و پدری است؛ مخصوصا تربیت مادری.

چه عواملی در ناپایداری، ناسازگاری و فروپاشی خانواده موثر است؟
پرتوقعی یکی از عوامل اثرگذار در ناسازگاری اعضای خانواده است. یک اینکه انسان از همسرش بیش از توان او توقع داشته باشد؛ زن از شوهر و شوهر از زن، توقع بین از حد داشته باشد. یا اینکه او را با دیگران مقایسه کند. مثلا شوهرش را با برادرش مقایسه کند، مرد، همسرش را با دخترخاله خودش مقایسه کند. درحالیکه توانایی ها فرق می کند. نکته مهم دیگر خشم آلود بودن و خستگی است. زن و شوهر باید خستگی همدیگر را درک و رفع کنند.
چندسال پیش یک زن و شوهری با کمال جدیت به من می گفتند که ما می خواهیم از هم جدا شویم و هردو هم احساس رضایت می کردند. من نگاهی به آنها کردم و دیدم چهره ها بسیار خسته است. سپس 200هزار تومان آوردم و گفتم: «شما می خواهید طلاق بگیرید؟» گفتند: «آری.»، گفتم: «عیب ندارد، یک مشهد بروید زیارت کنید برگردید و به من خبر دهید.» ....رفتند و برنگشتند! و من هم قضیه را فراموش کرده بودم تا اینکه بعد از دوسال در منزل را زدند و یک دسته گل و 200هزار تومان آورند! گفتم: «اینها چیست؟!» گفتند: «دوسال پیش نزد شما آمده بودیم.» ...یک دفعه یادم آمد و متوجه شدم این دو نفر دو سال خوب زندگی کردند و حالا برای تشکر و بازپرداخت بدهی آمده بودند. البته من قرض نداده بودم، هدیه کرده بودم، ولی هرچه کردم قبول نکردند و گفتند: «زندگی ما با آن پول خیلی عالی شده است.» بنابراین خستگی، زندگی را متلاشی می کند. لذا باید وقتی هم برای تفریح و تفرج بگذارند؛ حتی قدم زدن در خیابان، پارک و مانند آن هم موجب نشاط، شادکامی و استحکام خانواده می شود.

آیا منظورتان خستگی از شرایط زندگی است یا خستگی از همدیگر؟
هم از زندگی، هم از کار و هم از یکدیگر. مرد بیرون کار می کند، درس می خواند، خسته می شود، خانم در اثر زحمات منزل و بچه ها خسته می شود. بالاخره یکسانی و یکنواختی موجب خستگی است و باید تنوعی ایجاد کرد؛ اردویی، مسافرتی، زیارتی، .... ما برای خواهران مسجدی(مسجد فائق) هفته ای یکبار اردو داریم، ثبت نام می کنند و خودشان هزینه را می پردازند و مسجد هم برنامه ریزی و مدیریت می کند و اینها را اردو می برد؛ همین چندروز پیش خانم ها رفته بودند بوستان بانوان تهران، توپ و فرش برده بودند، آش درست کرده بودند، خلاصه سه-چهار ساعت آنجا بودند. دخترهای من وقتی برگشته بودند می گفتند: «آقاجان! خیلی خوب بود. خستگی مان در رفت.» این مسئله تفریح خیلی مهم است و خانواده ها باید بیشتر به آن توجه کنند.

 

مرتبط:

«کفویت» در ازدواج یعنی چه؟

زن و شوهری که می خواهند عمری را با هم زندگی کنند و برای تربیت فرزندانی سالم و صالح کوشش و همکاری نمایند باید با یکدیگر توافق و همتایی و همانندی نسبی داشته باشند تا مجذوب یکدیگر شوند وبتوانند نیازهای جسمی و روحی یکدیگر را درک کنندو به آن پاسخ گویند.

در جاهلیت قبل از اسلام، قشر بندی قبیله‌ای، مکانت و پایگاه و طبقه اجتماعی، ملاک همه ارزش‌ها و وصلت‌ها شمرده می شد و بر همین اساس ازدواج صورت می گرفت و کفویت به همانندی و همتایی طبقاتی و قبیله‌ای تفسیر می شد. پیامبر اعظم اسلام - صلی الله علیه و آله - برای شکستن این پندار و جلوگیری از انحراف ها، «اسلام» و «ایمان» را به عنوان شرط بایسته و لازم در امر ازدواج معرفی نمود و عقد ازدواج را بدون آن باطل دانست.

کفو در لغت به معنای نظیر و شبیه است و در ازدواج بدین معناست که میان زن و شوهر باید تا حدی شباهت وجود داشته باشد. نخستین و برترین ملاک در کفویت از نظر دین مبین اسلام، ایمان به خداست و به فرموده رسول اعظم اسلام - صلی الله علیه و آله - « مومن، کفو مومنه است.»(1) و « مومنان، بعضی کفو بعضی دیگرند.»(2)

مگر ممکن است یک انسان مسلمان و مومن با یک زن غیر مسلمان (مشرک یا ملحد) در مسیر زندگی دائم در آداب و رسوم زندگی و در تعلیم و تربیت فرزندان هم فکر و همراه و هم جهت باشند؟

فتوای حضرت امام خمینی رحمت الله علیه در این باره چنین است:
«زن مسلمان نمی تواند به عقد کافر درآید، مرد مسلمان هم نمی تواند با زن‌های کافر غیر کتابیه به طور دائم ازدواج کند و به احتیاط واجب، ازدواج دائم با زن‌های کافره اهل کتاب جایز نیست ولی صیغه کردن اهل کتاب مانند یهود و نصارا مانعی ندارد.»

دومین ملاک، دینداری است. مقصود از دینداری التزام به عقاید و احکام و اخلاق اسلامی است، التزام عملی به دستورات دینی است، فرد دیندار کسی است که به انجام واجبات متعهد و کوشا باشد و از ارتکاب محرمات بپرهیزد، البته کسی که بر اساس فهم و بصیرت به ایمان گرویده و به خدا و رسولش ایمان آورده باشد، خود را متعهد به انجام اعمال و آداب دینی می داند و هرچه فهم و معرفتش بیشتر گردد، التزام و تعهدش بیشتر می شود و تا آن جا پیش می رود که علاوه بر واجبات در حد مقدور به مستحبات نیز می پردازد و فراتر از پرهیز از محرمات، از مکروهات نیز اجتناب می کند.

رسول خدا (ص) از اینکه مردی صرفا به خاطر مال یا جمال، با زنی ازدواج کند نهی فرموده‌اند؛ «زیبایی چهره زن بر زیبایی دینش برگزیده نشود.»(3) و نیز فرموده‌اند: «با زنان معمولا به خاطر چهار چیز ازدواج می شود؛ مال و ثروتش، جمال و زیبایی‌اش، دینداری‌اش، اصل و نسب و خانواده‌اش و تو با زن دیندار ازدواج کن.(4)

سومین ملاک، اخلاق نیکوست. اخلاق نیکو ثمره ایمان به خدا و پیامد معرفت و بصیرت دینی و نتیجه دینداری واقعی است. با زن زشت رو می توان زندگی کرد، اما با زن بد اخلاق بی آزرم هرگز. به همین خاطر در انتخاب همسر، محاسن اخلاقی وی نیز می باید مورد توجه و بررسی کامل قرار گیرد تا مبادا زن زیبا و به ظاهر دیندار، ترشرو و بی آزرم، پر توقع و کینه جو، خودخواه و از خود راضی، نزد دیگران بی مقدار و با شوهر خویش ناسازگار باشد.

برای یک پسر جوان که خود دارای ایمان و تقوا، عقل وهوشمندی و محاسن اخلاقی است اصل، سعی و کار و تلاش برای تامین زندگی است، دوشیزه‌ای سزاوار همسری است که علاوه بر ایمان ود ینداری، فهیم و یادگیر، حیا کننده و عفیف، پاکدامن و مهربان، امین و راستگو و باوفا باشد، آگاه وسالم و با نشاط، گشاده رو و پرلبخند، رئوف و همراه و فروتن برای شوهر، سهل گیر و با گذشت و نرم خو، پر لطف و با صفا و کمک کار، قانع و کم خرج و صرفه جو، پاکیزه و آراسته و خوشبو و در تهیه غذا و اداره امور خانه توانا و کوشا و خوش سلیقه و در آخرین کلام موافق و سازگار و صمیمی باشد.

تذکر: البته روشن است که همه این صفات و اخلاق خوب در یک درجه از اهمیت نیستند، برخی مانند فهم و حیامندی، عفت و پاکدامنی، مهربانی و امانت داری، راستگویی و وفاداری از اهمیت بیشتری برخوردارند که لازم است به عنوان خلقیات بایسته مورد توجه قرار گیرند و بقیه در زمره اخلاقیات شایسته شمرده شوند. (به این صفات در روایات امامیه اشاره رفته است.)(5)

زوج باید بر وجود اخلاق بایسته در همسر مورد انتخاب خود پافشاری و تاکید کند و نسبت به بقیه صفات در قلب خود بنگرد که کدام یک برای او از اهمیت بیشتری برخوردار است، همان‌ها را طلب کند.

اما آیا دوشیزه جوانی را با این صفات می توان یافت؟ و چگونه باید به وجود این صفات پی برد و او را انتخاب کرد؟

حجت الا‌سلام و المسلمین حاج سید علی اکبر حسینی

پی نوشتها:
1 و 2 - وسایل الشیعه ج 14 ص44 و ص 49
3- آثار الصادقین ج 7ص 466
4- کنز العمال ج 16 ص 303
5 - به وسائل الشیعه ج 14 مراجعه نمائید

مصاحبه خبرگزاری زنان ایران با سید علی اکبر حسینی

احساس بی کسی و تنهایی رنج آورترین احساسهاست و هر دو  (زن و مرد) از این احساس جان فرسا رنج می برند پس ازدواج ضرورت زندگی است و باید به این ضرورت پرداخت .

استاد اخلاق در خانواده و کارشناس مسایل اجتماعی در مصاحبه با خبرگزاری زنان ایران (ایونا) در این باره گفت : زن و مرد پیش از ازدواج احساس تنهایی و بی کسی می کنند . اما خدای متعال در وجودشان جذبه و کشش نسبت به هم قرار داده است تا با هم شوند و از این تنهایی فرساینده و این رنج سوزنده و کدورت فزآیند بدر آیند .

سید علی اکبر حسینی در خصوص احساس زن و مرد پس از ازدواج گفت : هر دوی آن ها به آرامش می رسند و می توانند با صفا و صمیمیت و سلامت در کنار هم زندگی کنند یکدیگر را از نظر روحی و عاطفی یاری دهند و کامل نمایند .

وی در ادامه بیان داشت : آنها می توانند فرزند بیاورند و به مشاهده گریستن و خندیدن ، نشستن ، رفتن و گفتن او بپردازند و شگفتی قدرت خدای متعال را در یک انسان که پیامد وجود آنهاست لمس نمایند . 

حسینی افزود : آن دو می توانند معنای واقعی محبت را بیابند و با شوق و عشق به یکدیگر و به فرزند دلبند به سعی و خدمت بپردازند و به سوی هدف بلند زندگی که وصول به کمال مطلق و لقا پروردگار متعال است پر نشاط و شتابان حرکت کنند .

وی خاطر نشان کرد : بنابراین ازدواج ضرورت زندگی است و باید به این ضرورت پرداخت و جوان ها را برای دستیابی به یک همسر شایسته و موافق یاری نمود و از تنهایی نجات داد و از سخت گیری و تاخیر بیجا و نادرست پرهیز کرد .

وی در پایان با اشاره به اینکه ازدواج برای دختران و زنان تا چه اندازه ضروری است افزود : با توجه به اینکه ازدواج برای دختران و زنان ضروریست و آینده آنان بستگی به انتخاب همسر دارد بر ضرورت انتخاب یک همسر شایسته تاکید کرد.

لینک این مطلب در خبرگزاری ایونا

سخنرانی استاد در همایش خانه های آسمانی در مشهد مقدس

استاد سید علی اکبر حسینی :
سعادت زندگی در گرو سازگاری و رفاقت است

استاد اخلاق حوزه و دانشگاه با اشاره به توصیه امام خمینی (ره) در رابطه با زندگی مشترک گفت: سعادت زندگی در گرو سازگاری و رفاقت زوجین با یکدیگر است.
به گزارش خبرگزاری شبستان حجت الاسلام سید علی اکبر حسینی صبح روز یکشنبه، نهم اردیبهشت در پنجمین دوره همایش آموزشی خانه های آسمانی در مشهد مقدس اظهار داشت: زوجین باید در تمام فراز و نشیب های زندگی با یکدیگر نرمش و مدارا کنند و یار و همراه زندگی باشند.
وی گفت: مسلما هر زوجی به طور کامل ایده آل طرف مقابل خویش نیست لذا نباید با گفتن حرفهای آزار دهنده غیرت همسرش را تحریک نماید.
حجت الاسلام حسینی با بیان حدیثی از امام صادق (ع) خاطر نشان ساخت: مردم باید سه گزینه موافقت با همسر در حد شرعی و مجاز، حسن خلق و خوش لباسی و گسترش زندگی در صورت توانایی را همواره در زندگی خود رعایت کند.
وی افزود: زن نیز باید در خانه همواره خود را از هر گونه آلودگی ظاهری و باطنی پاک نماید و نیازهای همسرش را بر آورده کند و همچنین نسبت وی به اظهار عشق نماید تا زندگی همراه با آرامش و موفقیت داشته باشد.
وی از زوجین خواست که در گذشته یکدیگر کنجکاوی نکنند و همان گونه که وظیفه دارند عیب های دیگران را بپوشانند باید در پوشش گناهان گذشته خویش سعی نمایند و اگر چنانچه هر یک از زوجین به خطاهای گذشته دیگری واقف شد به طور غیر مستقیم همسر خود را ارشاد کند.
شایان ذکر است، دوره آموزشی زوج های جوان کانونهای فرهنگی و هنری مساجد با عنوان «خانه های آسمانی» از 27 فروردین تا 17 اردیبهشت ماه در مشهد مقدس با حضور 1200 زوج جوان از سراسر کشور ، به بررسی راههای کسب آرامش در زندگی، کلیات شیوه های زندگی، مهارت های ده گانه زندگی، وظایف زوج های جوان از دیدگاه اسلام و مبانی تربیت فرزند از دیدگاه اسلام توسط اساتید برجسته حوزه و دانشگاه می پردازند.

مصاحبه اخلاقی با استاد

 مصاحبه ای با موضوع اخلاق با استاد اخلاق؛

وقتی نگاه های با محبت به هم گره می خورند

استاد سید علی اکبر حسینی، دو هفته یک بار در تالار مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) قم، برای خانواده ها برنامه ای اخلاقی-تربیتی دارند. مجله خانه خوبان(نشریه داخلی این مؤسسه) مصاحبه ای خواندنی با استاد ترتیب داده که مطالعه آن خالی از لطف نیست:

سید علی اکبر حسینی

چهره ای آمیخته به مهر و نگاهی سرشار از لبخند همراه با صدایی گرم، و منطقی استوار که آسان به دل ها می نشست، خاطراتی است از کارشناس برنامه های تلویزیونی «اخلاق در خانواده» برای آن ها که استاد سید علی اکبر حسینی را از آن سال های دور به یاد دارند. در سال های بعد اگرچه استاد در مسند مسئولیت های متفاوتی حتی از جنس نمایندگی مردم تهران حضور داشت اما همه او را با «اخلاق در خانواده» می شناختند درست مثل بهانه ما برای این گفتگو.
این مرد نیک پندار و راستین هنوز سرشار از مهربانی است و شیوه ای پر از تواضع دارد. این مصاحبه شمیمی است از باغ بهارگونه پندارش.

یک تعریف از زندگی
تکاپوی در وصول به کمال

چگونه به آموخته های اخلاقی مان عمل کنیم؟
خیلی ساده نیست. باید از خدا کمک خواست و در انجام آنچه می دانیم سعی کنیم. بدون لطف خدا و سعی موفق نمی شویم.

پنج رکن یک آرمان خانواده
عبادت در خانواده، دلسوزی، مهرورزی درون خانواده، قناعت و رفاه نسبی

پنج دشمن خطرناک آن
چشم و هم چشمی، زیاده طلبی، بی مهری، تهی بودن خانواده از یاد و ذکر خدا و عاقبت اندیشی نسبت به رفتار یکدیگر

تعریف شما از اصالت خانوادگی
اصالت به معنای ریشه دار بودن. در نگاه ما، ریشه همه سعادت ها و موفقیت ها ایمان به خداست. خانواده ای که بر مبنای ایمان به خدا تشکیل شده باشد، خانواده ای اصیل و موفق است.

سوره خانواده
شاید بتوان سوره روم را سوره خانواده شمرد؛

ومِن آیاتِه اَنْ خَلَقَ لَکُم مِن اَنفُسِکُم اَزواجاً لِتَسکُنوا اِلَیها و جَعَلَ بَینَکُم مَوَدَّةً و رَحمَةً اِنَّ فی ذلکَ لَآیاتٍ لِقَومٍ یَتَفَکَّرونَ (سوره مبارکه روم / آیه ۲۱)

یک روایت عاشقانه در باب خانواده
رسول اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: «این که به همسرت بگویی دوستت دارم هرگز از یادش نمی رود»

چند الگوی خانوادگی از چهره های مشهور علما در گذشته و اکنون
جناب علامه طباطبایی ، حضرت امام خمینی (رض) و رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای . این افراد از نظر رفتار با خانواده بسیار ممتاز هستند.

سه کتاب برای کتابخانه خانواده
فقط یک کتاب را معرفی می کنم و آن هم اخلاق در خانواده است. (خنده استاد)

بهترین هدیه
صفا و محبت و یادکرد خوبی ها و نیکی ها، با تقدیم آن چه برای شما میسر است.

یک راه حل کوچک برای وقتی که شوهر غیر قابل تحمل می شود
صبر و تحمل و بردباری

و برای وقتی که زن...
مهرورزی و ابراز محبت

کتک زدن
به جای نوازش، خوب نیست

قهر به عنوان یک راه کار
گاهی خوب است

بهترین تنبیه
نگاه کم مهر

و بدترین آن
بی مهری

طلاق
مبغوض ترین و زشت ترین حلال

چرا برخی از آقایان از خانه و خانواده، فراری هستند؟
بعضی از اخلاق خودشان فرار می کنند و برخی هم از اخلاق همسرشان

همیاری در منزل
ضرورت زندگی و افزاینده صفای آن

سن ازدواج
وقت طلب و بلوغ عقل و جسم و رشد اجتماعی

مهریه
سنگین شدن آن موجب دشمنی است

آیا درست است که به طلبه ها سخت زن می دهند؟
اگر نشانی را اشتباه بروند آری

نقش همسر در شکوفایی فرد
زن و مرد دو نیمه انسانند، اینان با ازدواج به کمال می رسند و یک انسان کامل را تشکیل می دهند. در حقیقت، بدون همسر شکوفایی میسر نیست.

استخاره برای ازدواج
نه چندان ضروری است؛ بلکه تحقیق و بررسی پیشین لازم است.

یک آفت زندگی امروزی ها
زیاده خواهی های تجمل طلبانه

مرز دخالت و مشورت
مشورت، هم فکری است ولی دخالت، وارد شدن در عمل مستقل دیگری است.

مادرشوهر
می تواند رفیق و راهنمای عروس باشد.

مادرزن
مادر دلسوزی که معمولا حقش ادا نمی شود.

اگر مجبور باشید از بین سه گزینه مردسالاری، زن سالاری و فرزندسالاری یکی را انتخاب کنید؟
هیچ کدام

اگر مجبور باشید!!
باز هم هیچ کدام. باید خداسالاری و حق سالاری در خانواده حاکم باشد.

کار بیرون خانم ها
در صورت ضرورت، لازم است.

آیا دو بچه کافی است؟
این را از آقای احمدی نژاد بپرسید که ایشان این شعار را قبول ندارند مانند بنده!

پس چند بچه را کافی می دانید؟
هر اندازه که بتوان به تربیت و سلامتشان پرداخت.

نظرتان درباره ازدواج با تنها دختر مرد ثروتمندی که تا حالا دوبار سکته کرده؟!
اگر ثروت ملاک ازدواج باشد، موجب رنج خواهد شد.

به یک پسر جوان که بین دو گزینه ی زشت صاحب کمال و زیبای معمولی گرفتار شده، چه مشاوره ای می دهید؟
سفارش می کنم در جست و جوی دیگری باشد که هم دارای کمال باشد و هم زشت ظاهر نباشد.

شیرین ترین لحظه
آن هنگام که نگاه های پرمحبت به هم گره می خورند

بزرگ ترین نعمت
سلامت و امنیت که هر دو ناشناخته اند

برخی فقط دنبال زیبایی ظاهر هستند
زیبایی ظاهری هنگامی خوب است که با کمال و زیبایی روحی و اخلاقی جمع شده باشد.

چرا می گویند نوه، عزیزتر از فرزند است؟
یکی از دوستان می گفت: برای اینکه لذت مهرورزی را دارد ولی زحماتش با دیگری است.

یک ضرب المثل خانوادگی
میهمان صفای زندگی است

آقای حسینی چگونه به مباحث «اخلاق در خانواده» چهره شد؟
در آن زمان که برنامه اخلاق در خانواده را شروع کردیم این مباحث در جامعه ما مطرح نبود و چون مورد نیاز خانواده ها بود با مردم ارتباط برقرار کرد و به دلیل این ارتباط با بنده هم آشنا شدند.

سوالی که دوست داشتید از شما بپرسم
شما با خانواده خود چگونه اید؟

حالا این سوال را از شما می پرسیم
آن را باید از خانواده بنده سوال کنید!

یک حدیث
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «بهترین شما کسی است که برای خانواده اش بهترین باشد و من برای خانواده ام از همه شما بهتر هستم.»

خاطره ای از امام(ره) در باب خانواده
در سال های آخرین عمر حضرت امام(ره) فرزندم را خدمت ایشان بردم تا عقدشان را بخوانند. امام بعد از عقد کوتاهی رو کردند به عروس و داماد و فرمودند: با هم بسازید، با هم رفیق باشید. بار دوم رو کردند به عروس و داماد و باز فرمودند: با هم بسازید، با هم رفیق باشید. بار سوم هم همین دو جمله را تکرار کردند. معلوم می شود این دو گوهر در نزد امام بسیار ارزشمند بود.

و خاطره ای از مقام معظم رهبری
یکی دیگر از فرزندانم را هم مقام معظم رهبری عقد کردند و بعد، چند جمله کوتاه فرمودند که مفادش این است: اگر یک گلدان مصنوعی به خانه ببرید خیلی احتیاج به رسیدگی ندارد اما اگر یک گلدان واقعی یا یک گل طبیعی را به خانه ببرید، باید مرتب به نور و هوا و آب این گلدان رسیدگی کنید. انسانی را هم که شما به خانه می برید یک گل بوته طبیعی و یک گل محمدی است و باید به این گل رسیدگی شود.

یک دعا برای خوانندگان این مصاحبه
ان شاءالله خدای متعال، همه همسران را با هم مأنوس و مألوف کند و بر عشق و محبتشان بیفزاید و این عشق  و محبت را در راه رضا و محبت خود قرار دهد.

مصاحبه قرآنی با استاد سید علی اکبر حسینی

مصاحبه با استاد سید علی اکبر حسینی

موضوع مصاحبه: نقش قرآن کریم در زندگی انسان

سید علی اکبر حسینی . اخلاق در خانواده

بعد از ظهر روز جمعه 10 آذر، خدمت حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای سید علی اکبر حسینی -که از طریق برنامه «اخلاق در خانواده» و «قرآن و زندگی» چهره شناخته شده ای برای مردم هستند- رسیدیم تا با ایشان مصاحبه ای با موضوع "نقش قرآن کریم در زندگی انسان" ترتیب دهیم.

س- حاج آقا سلام علیکم.
ج- علیکم السلام بر شما جوان رشید قرآنی.

س- از اینکه وقتتان را در اختیار ما گذاشتید متشکریم. پیشاپیش ولادت امام رئوف، حضرت امام رضا(علیه السلام) را خدمت شما تبریک عرض می کنیم. اگر صلاح می دانید سخن را با کلامی از امام هشتم آغاز بفرمایید.
ج- بنده هم ولادت پربرکت حضرت علی بن موسی الرضا(علیه السلام) را به شما و خوانندگان محترم این مصاحبه تبریک عرض می کنم.
کتابی هست به نام «عیون اخبار الرضا». این کتاب را مرحوم صدوق از سخنان حضرت امام رضا(علیه السلام) فراهم کرده است. در این کتاب آمده که حضرت رضا(علیه السلام) از پدرانشان از امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) این حدیث را روایت کرده اند. حدیث، حدیث بسیار پرمعنا، جالب و تکان دهنده ایست و چهار جمله دارد. جمله اول «الدنیا کُلّه جهل اِلّا مواضع العلم». دنیا سراسر نادانی است مگر جائیکه با نور علم روشن شده باشد. یعنی انسان، نادان است. نادان بدنیا می آید. مگر اینکه دلش با نور علم و دانش روشن گردد. بداند کیست؟ آفریدگارش کیست؟ بداند هدف خلقتش چیست؟ وظیفه اش چیست؟ و بداند مقصدش کجاست؟ جمله دوم «والعلم کُلّه حُجّة اِلّا ما عُمِل به». دانستن برای انسان حجتی است و هنگامی این حجت به سود انسان است که به دانایی خویش عمل کند و اگر عمل نکند، حجت بر او سنگین تر و ملامت بر او بیشتر است. جمله سوم «والعمل کُلّه ریاء اِلّا ما کان مُخلَصا». یعنی عمل، تماماً برای خودنمایی انجام می شود مگر آنکه انسان در اخلاصش بکوشد. پس باید دانست و آنگاه دانسته ها را عمل کرد و در اخلاص عمل کوشید. حال اگر دانستیم و عمل کردیم و در اخلاص عمل کوشیدیم، آیا کار تمام است یا نه؟ البته نه! به جمله چهارم توجه کنید: «و الاخلاص علی خطر حتّی ینظر العبد بما یختم له». اخلاص هم بر خطر سقوط است تا اینکه آدمی ببیند پایان کارش چه می شود. آری! هنگامی کار تمام است که وظیفه خویش را بدانیم و عمل کنیم و در اخلاص عمل بکوشیم و از آن تا پایان نگهبانی کنیم. این سخن از زیباترین سخنانی است که در کتاب شریف «عیون اخبار الرضا» آمده است.

س- باید چه کنیم که قلب ما نسبت به قرآن علاقه و اشتیاق پیدا کند؟
ج- سر آغاز هر محبت و اشتیاقی، معرفت و وقوف به پیامد آن عمل است. مثلا وقتی که شما یقین دارید در قله این کوه، چشمه گوارا و باغ مصفّاییست، رنج بالا رفتن را بر خود هموار می سازید و از سختی راه خسته نمی شوید. چون می دانید که پایان راه، زیبایی و صفا و کرامت است. کسی هم که با قرآن آشنا شود و این کلام الهی را با ژرفای جانش بخواند، نهایتاً به زیبایی و صفا و کرامت و نعمت دائم دست می یابد. بنابراین هرچه معرفتمان به پیامهای قرآن بیشتر باشد، علاقمندی و شوقمان به این آیات مُبین بیشتر خواهد شد.

س- تعالیم و معارف قرآن چه تأثیر مستقیم و ملموسی در زندگی روزمرّه ما می تواند داشته باشد؟
ج- قرآن از علم و حکمت بی کران پروردگار متعال سرچشمه گرفته و مقام بسیار بلند و محکمی پیش خدا دارد. هرکس به رهنمودهای قرآن دل بسپرد و آنرا پیشوای خود قرار دهد از هر نظر، زندگی اش توأم با خیر و برکت و آرامش و صفا و زیبایی و کمال خواهد شد.

س- آیا خواندن قرآن به تنهایی و بدون توجه به معنی و مفهوم و مقصود آن، فایده ای دارد؟
ج- الفاظ قرآن، آینه معانی هستند. وقتی که در آینه می نگریم باید چهره معانی را ببینیم. اما اگر به آینه بنگریم و چهره معانی را نبینیم، مثل کسی است که شیشه ای را می نگرد، اما در این شیشه، چهره خویش را نمی بیند. قرآن، خود، ما را به تدبّر در آیاتش فرا می خواند و تدبّر یعنی در پشت پرده لفظ، معنا را دیدن و از معنا رهنمود گرفتن.

س- تأثیر گذار ترین آیه قرآن از نظر شما کدام است؟
ج- همه آیات قرآن کریم تأثیر گذار و دارای مفاهیم عمیقی هستند. اما درک و تشخیص اینکه کدام آیات در بین آنها دارای اثرگذاری بیشتری است، بستگی به خود انسان دارد.

س- در پایان چه سخنی برای جوانان عزیز و قرآندوست دارید؟
ج- به همه جوانان متدیّن و قرآندوست مژده می دهم که با گنجینه عظیم معارف اسلامی ارتباط برقرار کرده اید. قدر این گنجینه را بدانید و هر صبح و شام، گوهری از این گنجینه را بردارید.

س- از اینکه برای پاسخگویی به سوالات ما وقت گذاشتید، بی نهایت متشکریم و برای شما آرزوی سلامتی و موفقیت داریم. التماس دعا
ج- از شما که این گفتگو را ترتیب دادید سپاسگزاری می کنم و از خداوند متعال، توفیق شما را خواستارم.

مصاحبه از: سید روح الله موسوی

>> این مطلب در خبرگزاری قرآنی ایران . ایکنا

انس با طبیعت

استاد در حال آبیاری باغچه کوچک منزل خود

فروردین ۱۳۸۵

برنامه قرآن و زندگی - شنبه 13 اسفند 84

برنامه قرآن و زندگی 13 اسفند 1384 – موضوع : تشکر و سپاسگزاری کردن

مجری: ...با عرض سلام و ادب خدمت شما بینندگان عزیز. با برنامه قرآن و زندگی امروز هم این توفیق را داریم که از سخنان و مطالب ارزشمند و آموزنده معلم قرآن و اخلاق، حضرت حجه الاسلام و المسلمین حاج آقای سید علی اکبر حسینی استفاده کنیم.

حسینی اخلاق در خانواده

حاج آقا: [سلام علیکم. ممنون. صبح شما بخیر] بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین. بنده هم سلام و احترام و صمیمیت و تبریک خود را –بمناسبت ولادت حضرت امام محمد باقر(ع)- خدمت شما بینندگان گرامی و همه همکاران عزیز این برنامه تقدیم می کنم و موفقیت و خوشبختی و سعادت شما و خانواده محترم شما را از خدای متعال خواستارم. اگر صلاح بدانید سخن را با آیه کریمه ای از قرآن کریم آغاز کنیم که همه قرآن درس زندگی است و آیه آیه اش راز خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت. این آیه کریمه در سوره لقمان است. خدای متعال می فرماید: «و لقد اتینا لقمان الحکمه» ما تمام حکمت را به لقمان آموختیم. حکمت یعنی چه؟ در ادامه این سخن حکمت را معنا می کنیم؛ اما خود خدای متعال در جمله بعدی برای این سخن بیانی آورده است. آن حکمت چیست؟ «ان اشکر لله» که ای انسان! شکرگزار خدای خویش باش. «و من یشکر فإنما یشکر لنفسه» و البته هرکس که شکرگزاری کند، سپاسگزاری کند، به سود خویش سپاسگزاری کرده. «و من کفر فإن الله غنی حمید» و آن کسی که ناسپاسی کند، خدای متعال هم غنی است و هم ستوده؛ به خلقش هیچ نیازی ندارد. «یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید» ای همه مردم! شمایید که به خدا نیازمندید. خدا به هیچ بنده ای از بندگانش، به هیچ آفریده ای از آفریدگانش، نیاز ندارد. او غنی و حمید است. هم ثروتمند است و هم ستوده است. اهل بخل و خسّت نیست. مورد حمد و ستایش همه است. بنابراین، خدای متعال در این آیه کریمه قرآن، تمام حکمت زندگی را شکر او معرفی می کند؛ و کسی که به شکر خداوند دست یافته باشد، او به تمام حکمت زندگی دست یافته و این سخن، سخن بسیار والاییست.

این سخن را ضمیمه کنید به این بیان رسول خدا(ص) که فرمودند: لم یشکر الله من لم یشکر الناس. خدا را شکر نگفته آنکسی که مردم را شکر نگوید. اگر این دو تا را به هم بیامیزید، خلاصه معنایش این می شود که تمام حکمت زندگی، شکرگزاری از خدای متعال و شکرگزاری از خلق خداست. یعنی اگر کسی می خواهد نسیم خوشبختی را در این آستانه بهار بسوی خانه اش بیاورد و جانش را به این نسیم بهاری بسپرد، باید زبان به شکر خدا و شکر خلق خدا بگوید. مخصوصا فرزندان، شکر پدر و مادر را بگویند که در همین سوره –در ادامه سخن- خدای متعال می فرماید: «وصّینا الانسان بوالدیه» ما انسان را به پدر و مادرش سفارش اکید کردیم. بعد در پایان می فرماید: «ان  اشکر لی و لوالدیک الی المصیر» ای انسان! شکرگزار من باش و شکرگزار پدر و مادرت؛ و بدان که بازگشت بسوی من است و من هستم که به حساب اعمال تو می رسم. به حساب شکرگزاری و یا -خدای نکرده- ناسپاسی تو خواهم رسید و پاداش و کیفر خواهم داد. بنابراین خوب است که همه ما زبان به شکر پروردگار متعال بگشاییم؛ هرچند که توان ادای شکر او را نداریم. ما غرق نعمتهای او هستیم و امواج لطف و نعمت خدا، مثل امواج دریا مرتبا بسوی ما حرکت می کند و ما را پاکیزه و نورانی و شاداب می گرداند. نمی توانیم شکر این همه امواج را بگوییم. اما یک سخن بسیار زیباییست از امام باقر(علیه السلام) که امام صادق از پدر ارجمندشان نقل می کنند. که امروز، روز میلاد این امام بزرگوار است؛ می فرمایند که : تمام الشکر اعتراف لسان السر خاضعا لله تعالی بالعجز عن بلوغ شکره. خیلی جمله زیباییست. ای کاش همه بینندگان ما، زبان قرآن و زبان عربی را خوب می دانستند که بدون واسطه از معنای این سخن ناب بهره می بردند. می فرمایند: تمام شکر، این است که با زبان سر و درون، با ژرفای درونت اقرار کنی که خدایا نمی توانم!

شکر تو چه سان کنم که شاید از جز تو، سنای تو نیاید 

گر هم نکنم سنا، چه گویم؟ نطقم به چه کار دیگر آید؟

بنابراین عادت کنیم، خودمان را تمرین دهیم به شکر از خلق خدا و هم شکر از خدای متعال. در آغاز سخن، من این حدیث را هم از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل می کنم که در سایه این سخن و در نسیم این سخن، همه خانه ها و خانواده ها، خرّمی و شادابی و نشاط بهاری را دریابند. پیغمبر اکرم می فرمایند: هر کس که این چهار صفت در او باشد، خدای متعال همه بدیهای او را به خوبی تبدیل می کند و هیچ بدی در وجود او نمی ماند. اعضای خانواده ای که این چهار صفت را داشته باشند، همه بدیها از این خانواده، رُفته می شود، روبیده می شود و بیرون ریخته می شود. خانه پاکیزه، دلها شاداب و خرم و پرنشاط. یکی حیا مندی(= شرمندگی برخاسته از عقل و فضیلت) ، دومی صدق و راستگویی ، سومی حُسن خُلق(= گشاده رویی، خوش برخوردی) ، و چهارم که مورد بحث ماست، شکر و سپاسگزاری. ان شاءالله این چهار صفت، هم در خانه ما نسیمش بوزد و هم در خانه شما؛ و خانه تان را با این نسیم بهاری، خرم و شاداب و خوشبخت و سعادتمند کنید و عطر زیبای بهاری را با مشام جانتان ببویید و زندگی را دوباره با شکوفایی آغاز کنید.

مجری: حاج آقا ممنونم از این مقدمه بسیار زیبا، جامع و کاملی که عنایت فرمودید. اگر اجازه بفرمایید گزارش خانواده خوشبخت آماده پخش است، با هم ببینیم. ...

ادامه نوشته

برنامه قرآن و زندگی - شنبه 6 اسفند 84

برنامه قرآن و زندگی ۶ اسفند ۸۴ - موضوع برنامه: امر به معروف و نهی از منکر

مجری(آقای قوامی): طبق روال روزهای شنبه شبکه قرآن در خدمت معلم اخلاق، روحانی با فضیلت، سید بزرگوار، حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای حسینی هستیم. حاج آقا سلام عرض می کنم، خوش آمدید.

حسینی اخلاق در خانواده


حاج آقا : سلام علیکم، صبح شما بخیر، موفق باشید، ممنون. بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین. خدمت شما و همه دوستان این برنامه و همه بینندگان عزیز و گرامی سلام و احترام و صمیمیت خود را تقدیم می کنم و موفقیت و خوشبختی شما را از خدای متعال خواستارم. اجاز ه بفرمایید ابتدا حدیثی از پیغمبر اکرم روایت کنم و پیرامون این حدیث توضیح کوتاهی تقدیم کنم. این حدیث بوسیله رباط شیعه و سنی روایت شده هم در کتب اهل سنت هست و هم در کتب شیعه. آن هم در متواتر. پیغمبر اکرم مکرر می فرمودند : انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا. من دو چیز گرانبها، دو چیز گرانقدر رو در میان شما باقی می گذارم. یکی کتاب خدا و دیگری اهل بیتم که این دو از هم جدا نمی شوند و تا اون هنگامیکه به این هر دو متسمک هستید هرگز گمراه نمی شوید. اهل بیت پیغمیر اکرم بوسیله پیغمبر معرفی شدند و در برخی از احادیث از اولین تا آخرین آنها به نام و نام پدر نام برده شدند. در حدیثی پیغمبر اکرم درباره جانشینان خویش، خلفای بعد از خود، ائمه مسلمین می فرمایند: اولهم علی بن ابی طالب و بعد تک تک ائمه دوازده گانه را بر می شمرند تا حضرت حجت بن الحسن(ارواحنا فداه) و درباره غیبت ایشان هم توضیحی مرحمت می کنند. سخن این است که این بزرگواران کسانی هستند که مورد سفارش پیغمبر اکرم قرار گرفته اند و پیغمبر اکرم، نیکی و صداقت و صفا و پاکی و دانش الهی آنها را تایید کردند. امام هادی در نظر شیعه و اهل سنت بزرگوارند. هم ما به اهل بیت رسول خدا احترام می گذاریم و هم اهل سنت. همه مسلمانها نسبت به اهل بیت رسول خدا یک نوع محبت و شیفتگی خاصی دارند. اهانت به حرم مطهر حضرت هادی و حضرت امام حسن عسکری، اهانت به رسول خداست. اهانت به رسول خدا، اهانت به رسول خدا اهانت به پروردگار متعال است، اهانت به جهان هستی است، اهانت به بشریت طالب صداقت و عدالت است. این کار، بسیار کار عظیم و کار بسیار زشت و ننگینی بوده، قلب همه مسلمانها را جریحه دار کرده. بلکه هر انسانی که از دل خویش روزنه ای به آسمان داشته، سوخته. زشتی این کار رو درک کرده  داغدار شده و هر چشمی که رحمتی در سینه داشته این چشم در این مصیبت گریسته. افسوس می خوریم که دستهای نابکار اینگونه زشت و پلیدند که به مقدس ترین مقدسات انسانها، مقدسات مسلمانها، مقدسات شیعیان جهان اینگونه تجاوز و جسارت می کنند. ننگ و نفرین بر اینان باد! و دستشان پر از آتش جهنم و رویشان سیاه باد. هم در مقابل خلق خدا شرمنده هستند و هم در مقابل خدای متعال سرافکنده. ابراز تاسف و دلسوزی خود را اعلام می کنیم و با همه مسلمانها همدردی می کنیم و این حادثه را حادثه بسیار عظیمی می شمریم و امید است اینگونه حوادث موجب بیداری و هوشیاری همه مسلمانها در سراسر جهان شود. دست دشمن تفرقه انگیز را ببینند و نیت شوم او را بشناسند و بر اتحاد و بیداری و هوشیاری خود بیفزایند و پرچم لااله الا الله را بر فراز دستهای شجاعشان بیشتر و برتر به اهتزاز در بیاورند. ان شاءالله.

مجری : ... اگر حاج آقا اجازه بفرمایید وارد موضوع برنامه امروز بشویم. اگر همراهان روزهای شنبه برنامه قرآن و زندگی خاطر شریفشان باشد ما در روزهای شنبه دو هفته ای هست که پیرامون امر به معروف و نهی از منکر در ادامه سلسله مباحث راز خوشبختی صحبت می کنیم و امروز هم با حضور ارزشمند حاج آقای حسینی می خواهیم درباره تفاوت امر به معروف و نهی از منکر با دخالت در کار دیگران صحبت کنیم. آیه ای نورانی از قرآن کریم در ارتباط با موضوع برنامه آماده پخش است. فضای برنامه قرآن و زندگی را به آیه ای از قرآن کریم متبرک می کنیم. سپس با ادامه بحث در خدمت شما عزیزان خواهیم بود. ...

ادامه نوشته