عکس: هفته معلم در مدرسه علوی

استاد سید علی اکبر حسینی

در زمان مدیریت دبستان علوی تهران

حسینی اخلاق در خانواده

عکس: سخنرانی در مراسم دهه ی آخر صفر

استاد سید علی اکبر حسینی

در حال سخنرانی در مراسم عزاداری منزل برادرشان، حجة الاسلام سید احمدعلی حسینی

« صفر ۱۴۳۲ »

حسینی اخلاق در خانواده

مصاحبه با مجله‌ی ساعت صفر

لحظه ای که می‌خواستم پشت تلفن برای اولین بار قرار گفت‌و‌گو را هماهنگ کنم، ناخودآگاه هیجان و اضطراب داشتم. صدایی که سال‌ها از تلویزیون همراه با چهره ای آرامش بخش دیده بودم، حالا با تواضع پیشنهاد من برای جلسه ی گفت‌و‌گو را می پذیرفت. این شد که 2 ساعت مانده به اذان ظهر، در مسجد فائق که حالا بعد از سال‌ها فعالیت در مسئولیت‌های مختلف، بیش‌تر وقت این روحانی مهربان در آن‌جا می گذرد، صحبت ما آغاز شد. استاد سید علی اکبر حسینی هرچند در طول این سال‌ها نمایندگی مجلس شورای اسلامی، ریاست آموزش و پرورش شهر تهران و مسئولیت‌های اجرایی دیگری را بر عهده داشته، هنوز هم بعد از سال‌ها با نام حسینی اخلاق در خانواده شناخته می شود. صدای گیرا و چهره‌ی دوست داشتنی او هنوز هم برای نسل ما و بزرگ‌تر های ما، نوستالژی محسوب می شود.

 

حسینی اخلاق در خانواده

حاج آقا من افتخار داشتم با جوانان بسیاری، به عنوان دوست یا مشاور ارتباط داشته باشم. وقتی با جوان ها صحبت می کردم، به خصوص الان که وضعیت زندگی ها و ازدواج ها خیلی سخت است و مشکلات زندگی هم زیاد است و هزینه ها سنگین، جوان ها دچار یک تضادی هستند. می گویند اگر قرار است درس بخوانیم چگونه ازدواج کنیم، اگر ازدواج کنیم چگونه درس را ادامه بدهیم. یک سردرگمی و بلاتکلیفی وجود دارد این جا. واقعا چه باید کرد؟

بستگی به مقصدشان دارد و آن همتی که برای درس می خواهند به کار گیرند. یقینا درس خواندن با ازدواج کردن تباین هایی دارد. ازدواج وقتشان را می گیرد. درآمد بیش‌تر برای زندگی‌شان را می طلبد. مخارج افزون‌تر به عهده‌شان می گذارد. کسانی که می خواهند درس بخوانند باید یک ریاضت نفسانی بر خودشان هموار کنند و ازدواج را چند سالی به تاخیر بیاندازند. یا این‌که یک ازدواج ساده ای بگیرند و هم‌خانه بودن با همسر را به بعد موکول کنند. درهرصورت یک کش و قوسی دارد و این کش و قوس را خودشان باید در میزان تمناهای خودشان حل کنند. مثلا دختر و پسری که ازدواج می کنند، طبعا مثل گذشته نمی توانند درس بخوانند، مگر این‌که شرایط را ساده کنند و بر یک‌‌دیگر نگیرند. این ازدواج دانشجویی است. اگر این‌گونه رفتار کنند هم می توانند درس بخوانند و هم می توانند زندگی ساده ای داشته باشند و بعدا می توانند زندگی‌شان را تمام و کمال کنند.

خوب فرض کنید جوانی که می خواهد ازدواج اسلامی و مهدوی داشته باشد، زیبایی ظاهری چند درصد انتخابش را تشکیل دهد؟ یک عده می گویند شما بروید دنبال زیبایی باطنی و دین و زیبایی ظاهری اهمیت چندانی ندارد، و عده ای هم برعکس. چقدر زیبایی باید برای یک جوان مهم باشد؟

شما به گل علاقه مندی. خب گل را همه دوست دارند. چرا، چون زیباست و لطیف. بنابراین زیبایی طبع انسان است و خواست روحی و عمیق انسان است. نمی شود از آن گذشت، اما می توان اهم و مهم کرد. کسی که زیباست اما خوش اخلاق نیست، بداخلاق است. یک کسی کمتر زیباست اما خوش اخلاق است. در حقیقت آن هم که خوش اخلاق است یک زیبایی دارد که بر زیبایی ظاهرش می افزاید. بنابراین توصیه بنده این است که دنبال زیبایی ظاهری هم باشند اما اصل، زیبایی ظاهری نباشد. بلکه اصل خوش اخلاقی و دین‌داری باشد. 

حاج آقای حسینی، شما خودتان چه‌طور با حاج خانم آشنا شدید و ازدواج خودتان به چه صورت بود؟ یک مقدار از خودتان برایمان بگویید!

بنده الان 72 ساله هستم. وقتی که 22 ساله بودم، مادرم با موافقت بنده رفتند خواستگاری. وقتی که آمدند به من یک توضیح مختصری دادند و من به ایشان گفتم که این خانواده را باید بهتر شناخت. ایشان به من گفتند: «مادر! از خانه‌شان صدای اذان شنیده می شود! معلوم است که متعهد به اذان و نماز هستند.» و ما هم تحقیق بیش‌تر کردیم و همین ملاک برای ما کافی بود تا بقیه‌ی شرایط را تحت این ملاک قرار دهیم و اعتماد کردیم و خدا را شکر ازدواج کردیم.

از مراسم و جشن ازدواجتان هم بفرمایید. چه‌طور برگزار شد؟

خانه‌ی کوچکی داشتیم. مهمان به اندازه‌ی ظرفیت خانه دعوت کردیم. و اطعامی دادیم و ولیمه ای و ازدواج کردیم.

شما یک ازدواج سنتی داشتید. البته به فراخور زمان شما طبیعتا باید هم سنتی برگزار می شد. اما الان بحثی حتی در قشر مذهبی هست، که با توجه به شرایط جامعه باید ازدواج، سنتی و از طریق خواستگاری رسمی باشد یا نه؛ مدرن باشد و جوان‌‌ها خودشان با هم آشنا شوند و انتخابشان را بکنند و در مرحله‌ی بعدی خانواده ها را وارد تصمیم گیری کنند؟

هر کدام که میسر باشد. غرض، آشنایی و شناسایی است. گاهی از طرف مرد یکی آشنایی هایی صورت می گیرد. گاهی از طریق خانواده آشنایی صورت می گیرد. بستگی دارد به موقعیت این دو جوان و براساس این موقعیت، اول آشنایی صورت بگیرد و بعد هم ان‌شاءالله ازدواج کنند. منتها رعایت حدود شرعی در روابط دختر و پسر تا قبل از محرمیت، چه در ازدواج سنتی و چه در ازدواج مدرن، خیلی مهم و ضروری است.

در مورد گذاشته ها صحبت کردیم. خود شما رابطه‌تان با خانوده در زندگی شخصی، مهربان است یا نه؟ حاج آقای حسینی که ما در بیرون از منزل می بینیم و خندان و خوش‌رو هستند، وقتی به منزل می‌روند چه‌طور رفتار می کنند؟

این را باید از خود حاج خانم و فرزندان سوال کرد! از من سوال کنید می گویم خیلی عالی. ولی باید بهتر باشد ان‌شاءالله.

حسینی اخلاق در خانواده

 

الان که به‌هرحال سن حضرتعالی بالا رفته، اما قدیم‌ترها که جوان بودید در خانه هم کار می کردید؟ در امور خانه یا پختن غذا؟

حتما! در زندگی مشترک، کارها باید مشترک باشد. مخصوصا اوقاتی که خانواده به علتی، بیماری دارند، اشتغال دارند، مشکلی دارند، حتما در حد وسع و توانم کمک کردم و می کنم.

یعنی غیر از نیمرو که غذای بین‌المللی آقایان است، غذایی دیگر هم بلدید درست کنید؟!

(با خنده) بله! آبگوشت هم درست می کنم! خیلی هم سخت نیست درست کردنش!

بعضی خانواده ها به خصوص مذهبی‌ترها وقتی می خواهند جوانانشان را عروس و داماد کنند، بعد از بررسی همه‌ی جوانب و مشورت‌ها، تازه به سراغ استخاره می روند. آیا این کار از نظر شما درست است؟ آیا ما همچنین جایگاهی داریم برای استخاره؟ فرض کنید مورد به ظاهر منطقا خوب به‌نظر برسد، اما استخاره بد می آید. به این منطق بیش‌تر تکیه کنیم یا به آن استخاره؟

آن‌چه در ازدواج مهم است، شناخت است. آشنایی و شناخت و شناسایی هم به وسیله‌ی گفت‌‌و‌گو کردن با عروس یا داماد و در مرحله‌ی بعد پرس‌وجو کردن از خویشان، اقوام، دوستان، آشنایان. از طریق این بررسی، انسان به یک اطمینانی می رسد. اگر به اطمینان رسید دیگر استخاره لازم نیست. استخاره آن جایی است که انسان در تحیر باشد. نه می تواند رها کند و نه می تواند اقدام کند. در این صورت برای رهایی از تحیر استخاره می کند. اما در غیر این موارد لزومی بر استخاره نیست.

این تحیر را یک مقدار برای ما توضیح می دهید؟ ما هر کاری را که می خواهیم انجام دهیم درصدی از خطا را دارد. آیان این درصدی از خطا را می شود گذاشت به حساب تحیر و پای استخاره را به میان آورد؟

خیر! مقام استخاره مقامی است که شما در یک بیابانی گیر افتادی، دو تا مسیر هست، نه ردپایی هست نه هیچ نشانه ای. شما استخاره می کنی که کدام راه را بروی. پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به ابن مسعود می فرمایند: «یا بن مسعود، اذا علمت عملا فاعمل بعلم و عقل» یعنی کاری را که می خواهی انجام دهی، کار را با آگاهی و درایت و عقلانیت انجام بده. بنابراین آنچه در اسلام مهم است عمل کردن بر طبق آگاهی و عقلانیت است. هیچ‌وقت در دستورات شرع نیامده است که آن‌چه را که می دانید استخاره کنید. من خودم 6 فرزند دارم و برای ازدواج هیچ‌کدام استخاره نکردم. تحقیق کردیم، بررسی کردیم، مشورت کردیم و وقتی به اطمینان رسیدیم اقدام کردیم و عمل کردیم.

حاج آقا یک روایت عاشقانه از زندگی حضرت زهرا و امیرالمؤمنین(علیهما السلام) برای ما تعریف می کنید.

پس از شهادت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، امیرالمؤمنین(علیه السلام) این جمله را فرمودند که: «قسم به خدا فاطمه کاری نکرد که من ناخشنود باشم و من هم در این مدت رفتاری نداشتم که فاطمه ناخشنود شود.» اگر به این جمله درست دقت شود، کمال صمیمیت را و مهربانی و صفا را در این جمله خواهیم دید.

رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) هم می فرمایند: «این‌که به همسرت بگویی دوستت دارم، هرگز از یادش نمی رود.»

عده ای از جوانان مخاطب ما، الان متاهل هستند و ازدواج کرده اند. طبیعتا زندگی بدون اختلاف ممکن نیست. ملاک زن و شوهر برای حل اختلافشان چه باید باشد؟

عقد پسر و عروس بنده را امام خمینی(ره) خواندند. در پایان یک توصیه‌ی ساده اما راه‌گشا به آن‌ها داشتند که : «با هم بسازید، با هم رفیق باشید...» و همین جمله را چند بار تکرار کردند. واقعیت هم همین است. سازگاری، عقلانیت و درک متقابلی که زوجین از روحیه‌ی یک‌دیگر دارند، خیلی مهم است. گاهی مرد می تواند گذشت کند، گاهی زن می تواند گذشت کند، گاهی هردو می توانند بگذرند. و البته در مراحل بالاتر هم باید به یک فرد مورد اعتماد رجوع کرد و با او مشورت کرد و مشکل را با او در میان گذاشت.

در جامعه‌ی امروز یک سری از خانواده ها می گویند باید مردسالاری باشد، بعضی می گویند باید زن سالاری باشد و عده ای دیگر هم طرفدار فرزندسالاری هستند! زندگی اسلامی و مهدوی، چی سالار است؟

زندگی مهدوی، مهدی سالار است. خدا سالار است. مرد سعی می کند طبق آن‌چه خدا دستور داده عمل کند. زن سعی می کند براساس دستورات خداوند عمل کند. فرزندان هم تلاش می کنند که رعایت حرمت پدر و مادر را در حد کمال و تمام داشته باشند.

 

مجله‌ی ساعت صفر، شماره‌ی 14، آذر 1390

حسینی اخلاق در خانواده

حسینی اخلاق در خانواده

حسینی اخلاق در خانواده

حسینی اخلاق در خانواده

حریم ها را حفظ کنیم

روزنامه ی جام جم: يكي از برنامه‌هاي موفق دهه 60 برنامه‌اي بود به نام اخلاق در خانواده كه مجري و كارشناس آن (حاج آقاي حسيني) به آقاي اخلاق در خانواده معروف بود كه چند روز پيش هم حميد نعمت‌الله در سريال وضعيت سفيد با نشان دادن تصاويري از اين برنامه به آقاي اخلاق در خانواده اداي دين كرد.

پيرمردي خوش سخن و قابل اعتماد كه سعي مي‌كرد از طريق رسانه تلويزيون به زن و شوهرها ياد بدهد كه با هم مهربان باشند و مثلا مرد به خود اجازه ندهد كه همسرش را كتك بزند.

از دهه 60 و برنامه اخلاق در خانواده سال‌ها مي‌گذرد اما هنوز هم اختلافات خانوادگي و دعواي زن و شوهرها و حل و فصل آنها براي رسانه‌اي مانند تلويزيون اهميت دارد به همين دليل هم برنامه «جمع ما» كه از شبكه دو سيما در حال پخش است، شنبه‌شب زن و شوهري را به استوديوي خود آورده بود كه با هم اختلاف داشتند و مرد در بخشي از صحبت‌هاي خود گفت اگر لازم باشد گاهي همسرش را كتك هم مي‌زند...!

حالا مجري جوان و كارشناس برنامه بايد اين اختلاف را كالبد شكافي مي‌كردند و تلاش مي‌كردند كه اين زن و شوهر را كه به گفته‌اي دچار طلاق عاطفي هم شده بودند با هم آشتي مي‌دادند و به بيننده‌ها هم مي‌گفتند كه اين زن و شوهر را ببينند و درس عبرت بگيرند و قدر زندگي خود را بدانند...

با نگاهي به اين دو برنامه كه در دو دهه مختلف ساخته شده‌اند، مي‌توان به اين نتيجه رسيد كه تلويزيون چون رسانه‌اي آموزشي است، آموزش حل اختلافات خانوادگي را هم در برنامه‌هاي خود مي‌گنجاند اما در اين ميان حلقه گمشده‌اي هم وجود دارد و آن اين است كه تلويزيون مي‌تواند با حضور كارشناسان مشكل و اختلافي فراگير را آسيب‌شناسي كند اما استوديوي تلويزيون، دادگاه خانواده نيست كه زن و شوهري واقعي و حقيقي را روبه‌روي هم قرار دهد و آنها بدون هيچ تشويشي اختلافات و اخلاقيات منفي خود را براي مخاطبان توضيح دهند.

در اين روش اولين اتفاقي كه رخ مي‌دهد، فروريختن قبح كار خطاست! از طرفي وقتي زن و شوهري جوان رو در روي ميليون‌ها مخاطب اعلام مي‌كنند كه چه اختلافاتي با هم دارند، مسلما ديگر نخواهند توانست با هم زير يك سقف زندگي كنند. آنها آبروي يكديگر را در حضور ديگران زيرسوال برده‌اند.

يك ضرب‌المثل قديمي ايراني‌ مي‌گويد: دعواي زن و شوهري را وسط كوچه نمي‌آورند و روان‌شناسان و كارشناسان مباحث خانواده امروزه بشدت روي اين موضوع تاكيد دارند كه زن‌ و شوهرها اختلافات و خصوصيات اخلاقي يكديگر را در قالب درد دل به هيچ‌كس نگويند مگر به مشاوري آگاه كه بتواند آنها را راهنمايي كند.

روان‌شناسان بر اين باورند كه بين زنان و مردان از لحاظ رفتاري و اخلاقي ممكن است اختلافاتي وجود داشته باشد و همين روان‌شناسان معتقدند كه اگر مردي متوجه شود كه خصوصيات اخلاقي او از خانه به بيرون راه يافته، ديگر دشوار است كه بتواند با همسر خود زير يك سقف با آرامش زندگي كند!

همه اينها شواهدي است كه نشان مي‌دهد خطاهاي رسانه‌اي گاهي به جاي اين‌كه باعث رشد و ارتقاي آگاهي مخاطبان شود، مي‌تواند ناخواسته باعث نابودي يك خانواده شود.

برنامه‌هاي تلويزيون براي جذب مخاطب مي‌تواند روش‌هاي مختلفي را امتحان كند اما بايد ديد، هزينه جذب مخاطب بيشتر چه عواقب سوئي براي افراد مورد مطالعه به همراه خواهد داشت.

اختلافات يك زن و شوهر جوان و كم‌تجربه هزينه مي‌شود تا در برابر، چه چيزي عايد مخاطب آن شود؟ بي‌اعتمادي به يكديگر يا ترويج افشاي حرف‌هاي مگوي دو نفر كه با هم پيوند همسري بسته‌اند؟

 

طاهره آشتیانی - گروه رادیو و تلویزیون

روزنامه ی جام جم - دوشنبه ۳۰ آبان (+)

عکس: جشن عید سعید غدیر خم در مسجد فائق

( سه شنبه ، ۲۴ آبان ۱۳۹۰ )

  

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین

و الائمة المعصومین علیهم السلام

  

حسینی اخلاق در خانواده

 

خطبه خوانی غدیر

حسینی اخلاق در خانواده

 

حسینی اخلاق در خانواده

حسینی اخلاق در خانواده

حسینی اخلاق در خانواده

حسینی اخلاق در خانواده