ساختمان جدید مسجد فائق افتتاح شد

همزمان با خجسته میلاد یگانه منجی عالم بشریت حضرت صاحب الزمان(عج)، فاز اول ساختمان جدید مسجد فائق و مدرسه تربیتی امام صادق(ع) افتتاح شد.

در این مراسم که پس نماز مغرب و عشاء جمعه ۱۶ مرداد ماه با حضور پرشور مردم نمازگزار برگزار شد، حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر حسینی، در سخنانی با اشاره به تقارن مبارک افتتاح مسجد با ولادت باسعادت حضرت مهدی(عج) از همه مؤمنینی که که با کمک های مادی و معنوی خود، خالصانه به پیشرفت بازسازی این خانه خدا کمک کرده بودند، تشکر و قدردانی کرد.

امام جماعت مسجد فائق در بخشی از سخنان خود اظهار داشت: تا بدین جای کار شبستان جدید مسجد، مربوط به کارهای مهندسی و ساختمانی و کارگری بود؛ اما از این به بعد که اصل کار است شما مؤمنین خداجوی باید با حضور خود و اقامه نماز و یاد خدا و تلاوت قرآن، نورانی بخش این فضا باشید.

در این مراسم همچنین مهندس برومند گزارشی از نحوه انجام کار ارائه داد و درضمن صحبتهایش، از بی توجهی و عدم همکاری مسئولین نسبت به امور مساجد، ابراز نارضایتی کرد.

در بخش دیگری از این مراسم، حاج آقای ترابی مداح روشندل اهل بیت، به مدیحه ثرایی در رسای حضرت قائم آل محمد(عج) پرداخت که با همخوانی جمعیت حاضر همراه بود.

در پایان مراسم نیز حضار مناجات الشاکرین را زمزمه کردند و نماز شکر به جای آوردند تا خداوند را بخاطر لطف و یاری اش در به نتیجه رسیدن این بنای عظیم، سپاس گویند.

عکس: استاد در کنار همکاران

استاد در کنار همکاران مدرسه علوی در شهرستانک(کرج)

از سمت چپ، نفر اول استاد حسینی و نفر سوم مرحوم علامه کرباسچیان هستند.

سن: حدود ۳۰ سال

استاد سید علی اکبر حسینی در کنار همکاران

برادر استاد، به رحمت خدا پیوست

حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید محمدباقر حسینی (برادر استاد سید علی اکبر حسینی) سه شنبه شب در حوالی سبزوار در حال تشرف به مشهد جهت زیارت مرقد مطهر حضرت امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) بعلت سانحه رانندگی، جان به جان آفرین تسلیم کرد.

ذاکر اهلبیت؛ حاج سید محمدباقر حسینی

از خداوند متعال برای این ذاکر مخلص اهلبیت، طلب رحمت و مغفرت داریم. انشاءالله که با حضرت ثامن الحجج محشور باشد.

برای شادی روح آن مرحوم، الفاتحه مع الصلوات...

مصاحبه با استاد سید علی اکبر حسینی درباره شخصیت مرحوم علامه کرباسچیان

بسم الله الرحمن الرحیم

ابتدا طلب رحمت و مغفرت می کنیم برای روح بلند مرحوم علامه کرباسچیان که بنیان گذار مدارس علوی بودند و بنده هم این توفیق را داشتم که از سال های نخستین در خدمت ایشان باشم . در طول مصاحبت با ایشان مسایل مختلفی را دیدیم .

استاد سید علی اکبر حسینی

یک خاطره که نشان دهنده ی بزرگواری و تواضع ایشان است به یاد دارم که عرض می کنم . در دبستان معلمی بود که سیگار می کشید . آقای علامه یک روز آمدند دیدند او مشغول سیگار کشیدن است . در یک محیط تربیتی سیگار کشیدن شایسته نیست . ایشان ناراحت شدند و با او تند صحبت کردند . او هم ناراحت شد و فردا نیامد . حضرت آقای علامه سؤال کردند : آیا این معلم سخن مرا پذیرفت و سیگار را کنار گذاشت یا نه ؟ گفتم : اوقاتش تلخ شد و قهر کرد و مدرسه نیامد . ایشان فرمودند : برویم منزلش . عصر با ایشان به منزل او رفتیم . آقا در زدند . این نکته خیلی جالب و ظریف است . تا او در را باز کرد و چشمش به ما افتاد ، حضرت آقای علامه آغوش گشودند و او را بغل کردند و گفتند : یا محسن قد اتاک المسیء ( یعنی ای خدای نیکو کار همانا بنده ی بدکار به پیشگاه تو آمده است.) چون نام او محسن بود . رفتیم داخل . آقای علامه آن قدر صحبت کردند که ناراحتی از دل او بیرون آمد و فردا به مدرسه برگشت . البته او هم سیگار را ترک کرد .

این برخورد متواضعانه که انسان از آن چه موجب نگرانی دیگری شده عذر خواهی کند ، درسی است که ائمه علیهم السلام به ما داده اند . امیدوارم خدای متعال روح ایشان را با اولیای خودش محشور بفرماید و بر درجات ایشان بیفزاید و باقیات صالحات ایشان که مدارس علوی است به صلاح و سداد باشد و مومنین خدمتگزار برای جامعه ی اسلامی تربیت کند .

یکی از مهمترین ویژگی های ایشان جدیت در عمل بود . ایشان واقعا مصداق این سخن امیرالمومنین بود که المومن بطیء قیامه ، سریع اذا قام . مومن با اندیشه و تفکر برای کاری برمی خیزد و زمینه و ابعاد کار را بررسی می نماید ولی هنگامی که برخاست ، سریع و جدی عمل می کند . ایشان واقعا این طور بود . وقتی به کاری تصمیم می گرفت ، این تصمیم را با تمام قوت و همت پیش می برد و به مرحله ی عمل می رساند .

یادم هست در ساختمان دبستان علوی شماره 2 ایشان اهتمام زیادی داشتند و الآن با این که حدود سی سال از ساختن آن می گذرد ، ساختمان از نظر نقشه و تجهیزات به روز است و کهنه نشده است . در نقشه ی مسجد مدرسه جهت قبله مراعات نشده بود . در جلسه ای مهندس می گفت : خب صفوف را به طرف قبله تشکیل بدهند ! ایشان با همان لحن جدی خودشان فرمودند : مسجد و کج بودن ! این زیبنده نیست ، به هر قیمتی شده جهت قبله را در مسجد رعایت کنید و با مراجعه به مهندس لرزاده و برخی از مهندسین دیگر این عیب برطرف شد و الآن مسجد درست رو به قبله است . ایشان در همه ی کارها همین گونه دقت داشتند و سعی ایشان بر این بود که کار را به بهترین وجه انجام بدهند . خداوند بر علو درجاتشان بیفزاید .

ایشان برای اولیا سخنرانی می فرمودند و با اشعاری که مخصوصا از مولوی حفظ بودند ، جلسات طراوت و جذابیت دیگری پیدا می کرد .

همت ایشان این بود که سطح تعلیم و تربیت اسلامی در یک بلندای شکوهمندی قرار بگیرد و بهترین آزمایشگاه و بهترین کارگاه و بهترین معلم برای بچه مسلمان ها فراهم شود تا در عین این که دینشان را یاد می گیرند و نماز خوان و مؤمن بار می آیند ، از نظر درسی و علمی در سطح بالایی باشند . اما در عین حال خودشان با حداقل امکانات زندگی می کردند و به دوستان سفارش می کردند که در زندگی زاهدانه زندگی کنند و به تجملات مبتلا نشوند چون اگر به تجملات مبتلا شدند ، از کار باز می مانند . این سخن امیرالمومنین علیه السلام است که می فرمایند : وانما ارادوا الزهد فی الدنیا لتفرغ قلوبهم للاخرة . مومنین در دنیا زاهدانه زندگی می کنند تا دلشان برای آخرت و ارزش های الهی فارغ و آسوده باشد و بتوانند بدون دغدغه و گرفتاری تعلقات مادی به آن بپردازند .

ایشان این حدیث را زیاد می خواندند که البطالة ام العیوب (بیکاری باعث همه ی مفاسد است) و برای آن که بچه ها در تابستان بیکار نباشند ، طرح اردو را تدبیر کردند . بچه ها می آمدند شنا می کردند و کلاس ها و کارگاه های مختلف داشتند و دو ماه تابستان در هوای خوب به تفریح و بازی و نماز می پرداختند .

ایشان وقتی تشخیص می دادند معلمی به کار می آید و می تواند خدمت کند ، سعیشان بر این بود که دغدغه های زندگی نداشته باشد . حتی برای او خانه و امکانات زندگی تهیه می کردند که او با فراغ بال به تعلیم و تربیت بپردازد . وقتی مبلغ زیادی را برای تهیه ی خانه به یکی از معلمین مرحمت می کردند ، این شعر را می خواندند :

چه گونه سر زخجالت برآورم بر دوست

 که خدمتی به سزا برنیامد از دستم

یعنی آن خدمت به سزا را در قبال تعلیم و تربیت کوچک می شمردند . آری روح های بلند خدمت های بزرگ را هم کوچک می شمرد .

یکی از اقدامات خیلی خوب ایشان مراجعه به حضرت علامه طباطبایی صاحب تفسیر گران قدر المیزان بود که تقاضا کردند ایشان یک دوره اصول عقاید و معارف دین را برای شاگردان دبیرستان مرقوم بدارند . من یادم هست که در خدمت ایشان و حضرت آقای روزبه رحمت الله علیه می رفتیم درکه و در محضر علامه طباطبایی می نشستیم و ایشان آن چه را که نگاشته بودند ، قرائت می کردند و حاضرین نظرات تکمیلی خودشان را می گفتند و آن متن نهایی می شد و در شش جلد به چاپ رسید و بعد ها به نام آموزش دین در دو جلد تجدید چاپ شد .

ایشان تکیه کلامشان برخی از آیات و روایات بود و با تاکید بر آن ها از شیوه ی تکرار در تعمیق معنا استفاده می کردند و این روشی است که قرآن کریم هم بر این روش استوار است .

ایشان این آیه را در ترغیب افراد به خدمت به دین و نگاه داشتن سنگر دین زیاد می خواندند که : اذا رایتم الذین کفروا زحفا فلا تولوهم الادبار هنگامی که دیدید کافران با هجوم و یک پارچه حمله می کنند ، شما پشت نکرده و میدان را خالی نکنید .

اعتقاد ایشان این بود که کم خوب بهتر از زیاد نامطلوب است و بیشتر روی کیفیت کار می اندیشیدند و می گفتند : ما مسلمان ها ضربه ی توسعه ی تشکیلات و رفتن دنبال کمیت را می خوریم . یعنی برای رشد کمیت ، کیفیت را از دست می دهیم . در صورتی که ما باید به کیفیت بپردازیم و لذا در طول عمر شریفشان هر چه افراد برای گسترش کار اصرارمی کردند ، ایشان کمتر می پذیرفتند و معتقد بودند یک مدرسه ی نمونه بهتر از ده ها مدرسه ی معمولی است .

والسلام علیکم و رحمة الله برکاته

منبع: سایت علامه

عکس: جلسه اخلاق در خانواده

جلسه اخلاق در خانواده مؤسسه امام خمینی(ره) در قم - اسفند ۱۳۸۶

کارشناسان: استاد سید علی اکبر حسینی و حجت الاسلام مظفری

موضوع جلسه: اهمیت قرآن در خانواده

از سمت راست: استاد سید علی اکبر حسینی، حجت الاسلام مظفری، مجری برنامه

     شایان ذکر است که استاد سید علی اکبر حسینی، هر دو هفته یکبار(سه شنبه ها)، بعنوان کارشناس در این جلسات حضور دارد. شرکت برای عموم آزاد است.

     مکان: قم، بلوار جمهوری اسلامی، موسسه آموزشی امام خمینی(ره)

عکس: جشن عید غدیر در منزل استاد

مراسم جشن عید سعید غدیر خــم در منزل استاد سید علی اکبر حسینی

(شنبه، ۸ دی ۱۳۸۶)

شخص ایستاده در گوشه سمت راست تصویر، سید امیرحسین حسینی(فرزند استاد) می باشد